داستان راز فال ورق، درباره پسری به نام هانس توماس است كه مادرش سالها قبل همسر و فرزندش را ترك كرده. دلیلی كه نویسنده برای این كار مادر می‌آورد، این است كه او در جست‌وجوی هویت گمشده‌اش به سفر رفته است.
هانس شخصیت ویژه و قابل بحثی دارد. وقتی در مجله مانكنها عكس مادر هانس را می‌بینند و متوجه می‌شوند كه او در یونان زندگی می‌كند، پدر خانواده تصمیم می‌گیرد به جست‌وجوی همسرش برود. به‌طور تصادفی برنده بلیط بخت‌آزمایی می‌شوند و پول لازم را برای سفر به دست می‌آورند. در مسیر حركت به سمت یونان یك سلسله حوادث اسرارآمیز برای آنها پیش می‌آید، كه تعلیق مناسبی را در داستان به‌وجود می‌آورد.
در سفر با نانوایی آشنا می‌شوند و او یك كتاب كوچك كه با حروف بسیار ریز نوشته شده به هانس می‌دهد.
هانس با كمك ذره‌بینی كه كوتوله‌ای به او داده شروع به خواندن كتاب می‌كند. از این لحظه به بعد، داستان به دو بخش تقسیم می‌شود. یكی حوادثی كه برای هانس و پدرش اتفاق می‌افتد و دیگری حوادث و داستانهایی كه در كتاب كوچك آورده شده، و بخش اعظم رمان را شامل می‌شود.
با حوادثی كه اتفاق می‌افتد، رفته‌رفته داستان به رأس هرم نزدیك می‌شود تا ما به رمز رازهایی كه مطرح می‌شود پی ببریم. بسیاری از رمزها در كتاب كلوچه‌ای گنجانده شده است. مثل نوشابه رنگین‌كمان كه هر كس از آن بنوشد، همه مزه‌هایی را كه قبلا‌ً تجربه كرده بود در تمام اعضای بدنش احساس می‌كند. مثلا‌ً شوری و شیرینی را می‌تواند با نوك انگشتهایش هم احساس كند.
خرید کتاب راز فال ورق
جستجوی کتاب راز فال ورق در گودریدز
معرفی کتاب راز فال ورق از نگاه کاربران
داستان در مورد سفر پدر و پسری به نام هانس توماس است که از شمال اروپا به یونان می‌روند تا به دنبال همسر (و مادر) خود که چندین سال پیش برای تبدیل شدن به یک مدل هنری زادگاه خود را به شکلی عجیب ترک کرده‌است، بگردند و او را بیابند. هزینه این سفر را پدر طی یک بخت آزمایی برنده شده‌است و مسافرت با اتومبیل فیات شخصی صورت می‌گیرد. در طول سفر هانس توماس با ماجراهای عجیبی رو به رو می‌شود و پی به رازهای عمیقی می‌برد که نه تنها به وی بلکه به سرنوشت همه انسانها مربوط می‌شود. ابتدا مردی ریز جثه و بسیار عجیب به او یک عینک ذره‌بینی می‌دهد و می‌گوید که به آن نیاز خواهد داشت. سپس در یک مهمان‌خانه در روستایی در کوه‌پایه‌های آلپ، پیرمردی نانوا به او کلوچه‌ای می‌دهد که در آن کتابی بسیار کوچک وجود دارد و کتاب یک داستان موازی دیگر در داستان اصلی ایجاد می‌کند. کتاب دوم که کتاب نان شیرمالی نام دارد خاطراتِ شخصی است که کشتی‌اش در دریا شکسته و بعد به ساحل یک جزیره بسیار عجیب با موجوداتی به شکل کارتهای ورق بازی و یک نفر انسان به نام فرود می‌رسد. هانس توماس اندک اندک متوجه می‌شود، در این دنیا چیزهایی شگفت وجود دارد و برایش سوال‌هایی فلسفی دربارهٔ ماهیتِ وجودیِ انسان، هدفِ ما روی این کرهٔ خاک و «از کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود» مطرح می‌شود. او سعی می‌کند با ذهنِ کودکانهٔ خود پاسخ این معماها را پیدا کند و هم‌زمان از پدرش هم کمک بگیرد. آنها مراحل مختلفی را در جاده و کشتی پشت سر می‌گذارند و تا در نهایت مادر هانس توماس را که به مدلی برای عکاسی حرفه‌ای تبدیل شده‌است می‌یابند و با هم به محل زندگیشان بر می‌گردند. البته در کنار داستان اصلی، داستان موازی دوم نیز جریان خود را دارد و پسر آنرا از روی همان کتاب نان شیرمالی مطالعه می‌کند. و در پایان این دو داستان موازی به وحدتی ارگانیک می رسند
مشاهده لینک اصلی
خیلی داستان زندگی سقراط و فلسفه ش رو شنیده بودم و جملاتی که می گفت:@من کیستم و از کجا آمده ام و به کجا میروم@ یا @یک چیز میدانم و آن این است که هیچ نمی دانم@ یا همون عالم مُثُل که سقراط تو فلسفه ش زیاد در موردش صحبت می کنه، ولی واقعا نتونستم به این قشنگی که این کتاب همه این ها رو در قالب یک داستان تخیلی یا شاید از دید بقیه کودکانه گفته شده درک کنم.
داستان درمورد پدر و پسری به اسم هانس است که برای پیدا کردن مادرش به یونان (سرزمین فیلسوف ها) سفر میکنند.در راه کتابی به دست هانس میرسه که در مورد شهری هست که کوتوله هایی تو اونجا نقش 52 تا فال ورق رو بازی می کنند و شباهت زیادی به آدم ها دارن از این نظر که نمیدونن کی هستن و به کجا میرن و از کجا اومدن و فقط زندگی میکنند بدون اینکه حیرت و کنجکاوی نسبت به خودشون و دنیا داشته باشن.مثلا اونجا نوشابه هایی است که با خوردنش لحظه ای به هوشیاری و لذت میرسن ولی با زیاد خوردنش مغز و فکرشون از بین میره این همون مثالی هست برای @دانایی یعنی ندانی که میدانی@وقتی فکر میکنی یا میدونی که میدونی این باعث میشه دیگه نذاره بیشتر فکر کنی و ذهنت برای همیشه بسته می مونه و مطالب جالب دیگه که با این شهر و داستان هانس بهم ربط دارن... وخلاصه شخصیت جوکر در نقش فیلسوف تو این شهر میاد و بقیه داستان....
اینم بگم که داستان اولش خیلی خسته کنندس ولی کم کم نمیشه زمین بزاریش.
مشاهده لینک اصلی
این سومین کتاب یوشین گاردر است که من خوانده ام. و من در مورد دیگر کارهای گاردر کنجکاو هستم. من فکر می کنم کار گاردر درخشان است. پس از رمان فلسفی معروف، سوفی جهانی، رمز و راز بازی یک نفره است نیز به طور خلاصه من در و تخصص ورق concocting داستان است که در مورد این موضوع از فلسفه رمان صحبت تعجب. اگر سوفی جهانی صحبت فلسفه AZ، رمز و راز بازی یک نفره فلسفه بحث (منظور من، این رمان برای من مناسب به عنوان یک کتاب مقدماتی فلسفه، جایی که من به عنوان سوفی خودش، اولین بار آن را کردمkuliah فلسفه @ از حروف مقطعه آمد هر روز است) با یک موضوع خاص تر سرد، داستان در قالب رمز و راز بازی یک نفره معجونی از فانتزی ها، افسانه ها، اسطوره ها، و فلسفه، با کارت های در بازی یک نفره به عنوان یک نماد و یک قیاس منحصر به فرد و به یاد ماندنی. چه کسی فکر می داستان یک جزیره جادویی، دورف کارت های تصویر بازی اونیفورم پوش عجیب و غریب، یک کیک کشمش حاوی کتاب کوچک، رنگین کمان نوشابه، و کپور رنگارنگ، همه از آن در آغاز مانند یک داستان عجیب و غریب به نظر می رسید واقعا، در نهایت به هم پیوسته و فاش یک راز بزرگ ، برای نسل های ... راز نه تنها در مورد سرنوشت خانواده هانس توماس بود، پسر بچه ای که شروع به مطالعه به یک فیلسوف پدرش مست. در سفر طولانی به سوی آتن، به دنبال مادر خود، که 8 سال از رفتن به خودش را پیدا بود و در دنیای مد از دست داده، داستان بازی پازل جزیره جادویی که به سمت هانس توماس آغاز شده است. اما در پایان، یک نفره پازل در جزیره جادویی احیا هانس توماس (و شاید ما، خوانندگان) خواهد بود یک پازل است که بسیار بزرگتر: معما از زندگی است. این دنیای بازی یک نفره بزرگ است، بنابراین کتاب می گوید. و بذله گو تنها کسی بود که توسط یک angan.Hal چشمگیر فکر کردن در مورد این کتاب فریب خورده بود این است که چگونه ورق را به یک موضوع بزرگ در راه جزئی (نور؟) و منحصر به فرد. منظورم این است که یک موضوع بزرگ را می توان در یک داستان پریده با شخصیت مرکزی بچه بسته بندی کرد. و قیاس با نماد بازی کارت در یک بازی انفرادی واقعا جالب است. که کوتوله ها را در یک جزیره جادویی مجسم توهمات واقعی از کارت های بازی منسوخ، پرسشmungkinkah آنها خود به خود از هیچ چیز به وجود @، mustahilkah بوجود می آیند؟ همه این است که در این جزیره جادویی جادویی، مرموز و شگفت انگیز است، اما فکر می کنم هرگز دورف یا بپرسید، که در آن در واقع آنها آمده است؟ هیچ کس به جز شوخی پرسید. آنها هرگز در مورد خود، که در واقع مرموز و ajaib-- خواسته، به دلیل آن است تا با خود و محیط طبیعی آشنا بوده است. این برای انسان تفاوت ندارد به عنوان بزرگسال، مردم دیگر از حد به درخواست حتی اگر این زندگی یک راز نان سحر و جادو بزرگ است، چرا که آنها به آن عادت کرده تبدیل شده اند. جوکر در کارت بازی نادر است، بنابراین جوکر در میان انسانهاست. فیلسوف یک جادوگر است که بیشتر از همه متفاوت است. بذله گو می کند به یک گروه از پیک، باشگاه ها، قلب، و الماس تعلق ندارند، اما او قادر به به همه آنها بود. بذله گو به عنوان یک کوتوله لباس پوشیدن و در دلقک پر سر و صدا با صدای زنگ، پرحرف، کنجکاو، مشکوک، این و آن را بپرسید تصویر کشیده است. او همچنین اغلب به نام احمق @ @ یاsi گنگ، در حالی که او تنها کسی است که در میان دیگر دورف نادان بود. جالب در واقع @ توت خیلی و خیلی عمیق @. درست همانطور که فیلسوفان - افرادی که به دنبال سیاست هستند - به طور مداوم بسیاری از موارد را مورد پرسش قرار می دهند. در حالی که بسیاری از مخاطبان پیدا کردن بسیاری از چیزها در حالی که هر چیزی نمی دانستند، فیلسوف مانند سقراط اعتراف با صدای بلند که او می دانست تنها یک چیز: که او در یک جزیره جادویی است که بر روی تعدادی از کارت های مبتنی بر به هر حال نمی دانم هر چیزی سیستم تقویم apa.Lalu، 52 با 4 گروه (پیک، باشگاه ها، الماس، قلب): 1 سال = 52 هفته، 52 × 7 روز = 364 روز، به علاوه یک روز بذله گو. 1 سال با 13 ماه (به نام از به عنوان پادشاه)، و غیره ... بله! کارت بازی انفرادی در این کتاب نمادهای واقعا چند منظوره است. به همین دلیل است که من این گلدان گاردر را خیلی سرد و چشمگیر می دانم. و توسط راه، در آغاز خواندن این داستان در ذهن یک نوع سوفل،apaan به هر حال؟ داستان عجیب و غریب ... @ سپس به وسط،hmm ... به علاوه عجیب و غریب اضافه @. دوباره ادامه دهید، سپسwow ... hm ... @ پس از آن ... ادامه وwooowww ... بله ... که معلوم است ... @ هههه ... خب، من دوست دارم راه ورق @ موعظه @ فلسفه با شیوه ای ضمنی مثل این :).
مشاهده لینک اصلی
@ من فکر کردم یک معامله بزرگ در مورد این. پدر به خاطر سقوط مردی به دنیا آمده، اما هرگز نمیتواند ریشههای خود را به آدم و حوا برساند؟ من می دانم که مقایسه کمی کم است. یک مورد در اطراف سیب و دیگر در اطراف cowberries. اما لوله داخلی که Granma و Grandpa را با هم به ارمغان می آورد، کمی شبیه مار است که آدام و حوا را وسوسه می کند.همانطور که در ماهی در کاسه شیشه ای خیره شدم، ناگهان متوجه شدم یک پیرمرد با موی سفید که در پشت شمارنده ایستاده است نانوایی. او به من نگاه کرد و برای من بیرون آمد.ستاره ها در بالای من مثل زلزله های جزیره ای که هرگز به زیر این قایق ها نمی رسیدند، پر زرق می زدند. برای چیزی که من زیر آسمان همانند مادر و پدر در لوبک بودم، عجیب بود. اگر چه ما می توانستیم همان ستاره ها را ببینیم، ما خیلی بی نهایت دور از یکدیگر بودیم. چون ستاره ها شلاق زده اند، آلبرت. آنها نمی دانند چگونه زندگی ما بر روی زمین زندگی می کنند.اگرچه ممکن است در یک مریخ در باغ نفوذ نکنید، ممکن است در مورد خودتان شکوفا شوید. روزی که اتفاق می افتد، احتمالا کمی فریاد می زند. و این کاملا کاملا درست است، زیرا هر روز شما متوجه نمی شوید که شما یک سیاره زندگی می کنید در یک جزیره کوچک در جهان. @ @ در عوض، من قدردانی می کنم که چگونه فوق العاده خوش شانس من قادر به تجربه این سیاره همراه با شما. من متوجه می شوم که هر یک از حشرات خزنده کوچک در این سیاره خوش شانس است. زندگی ما بخشی از ماجراجویی منحصر به فرد است، من به خودم فکر کردم. با این وجود، بسیاری از ما فکر می کنیم که جهان @ normal @ است و به طور مداوم برای چیزی غیر طبیعی مانند فرشتگان یا مریخ ها شکار می کند. اما این فقط به این دلیل است که ما نمی فهمیم که جهان یک رمز و راز است. برای خودم احساس کاملا متفاوت بود. من جهان را به عنوان یک رویا شگفت انگیز دیدم. من به نوعی توضیح چگونگی هماهنگ شدن همه چیز شکار شدم.من تمام این افکار و احساسات را سرحال کردم، که باعث شد من احساس شادی و غم را در همان زمان احساس کنم. آنها باعث شدند من احساس تنهایی هم کنم، اما این نوع تنهایی خوب بود.واضح بود که مردم در قایق از همه چیز آگاه نبودند. هر حرکت کوچکی آگاهانه ساخته نشد. به طوری که آنها زنده تر از آگاه بودند.اگر مغز ما به اندازه کافی ساده بود که ما بتوانیم آن را درک کنیم، می توانیم آنقدر احمق باشیم که قادر به درک آن نیستیم.... شما نمی توانستید فقط طعم نارگیل رنگین کمان در دهان و گلو، شما می توانید آن را در هر سلول بدن خود را طعم. اما آن سالم نیست که تمام دنیا را با یک تلنگر مصرف کند، پسر من - خیلی بهتر است که آن را در دوزهای کوچک بیاورید.و افرادی که با آنچه می دانند راضی می شوند هرگز نمی توانند فیلسوف باشند. @ @ وقتی می فهمید که وجود دارد چیزی که شما نمی فهمید، و سپس شما به طور کلی در مسیر درست برای درک تمام انواع چیزها. @ @ کودک جوان نشسته ساختمان sandcastles در sandbox. آن را به طور مداوم چیزی جدید ایجاد می کند، چیزی است که آن را فقط برای یک لحظه گنج می گذارد تا آن را تمام می کند. به همین ترتیب زمان به یک سیاره داده شده است که با آن بازی کند. این جایی است که تاریخ جهان نوشته شده است، این جایی است که حوادث حکاکی شده اند - و دوباره هموار شده اند. این جایی است که حباب های زندگی مثل یک دیگ جادوگر هستند. یک روز نیز باید از این ماده شکننده مانند اجداد ما مدلسازی شود. باد زمان از طریق ما نفوذ می کند، ما را حمل می کند و ما است - پس ما را دوباره از بین می برد. ما مشتاق و فریب دور. پیش بینی می کنیم مکان ما دروغ و دروغ باشد. از آنجا که روی زمین جامد ایستاده بود، حتی روی شن نبود - ما شن و ماسه هستیم.این همان چیزی بود با همه چیز - با تمام جهان، من به myslef فکر کردم. تا زمانی که بچه های ما بچه دار شوند، ما توانایی تجربه چیزهایی را در اطرافمان داریم - اما پس از آن ما رشد می کنیم برای جهان. رشد کردن این است که مستحق تجربه حسی باشد. @
مشاهده لینک اصلی
از خواندن مبل با من ترانه سرا DünyasÄ ± ± ± N داستان dã¶ndã¼rã¼p آینه آینه آینه dã¶ndã¼rã¼p dã¼åÿã¼nce ± ± ± aktardä فلسفه خواننده آیا ± ± نار احساس می کنم. مکان هایی که مکان ها در آنجا قرار داشت تقریبا با یکدیگر مشابه بودند. من دوست دارم فلسفه را از طریق آسمان بگیرم و آن را دوست دارم، اما از یک ساختمان واحد لذت نمی برم. فلسفه در ابعاد بسیاری است، سوالات در راه است. از خواننده می خواهم که آیا شما تنها کسی هستید که آن را ایجاد کرده اید و آن را در هر کتاب ارائه می کنید. اگر یک کتاب واحد را بنویسید کافی است، سپس؟ ما قادر نخواهیم بود که یک صفحه اضافی از کتابهای دیگر دریافت کنیم، آیا ما بیشتر نخواهیم توانست؟
مشاهده لینک اصلی
رمز و راز انفرادی یک رمز و راز همراه با فلسفه ارائه می دهد. فلسفهیی که گاردر در این زمان نقل کرد، این است که چنین چیزی به عنوان یک تصادف در این جهان وجود ندارد. همچنین گفته شده است که اکنون چه اتفاقی می افتد، مانند یک زنجیره ای با آنچه که سال ها به ده ها یا حتی صدها سال پیش اتفاق افتاده است. در پایان داستان تنها چیزی وجود دارد که تنها می تواند 52 کارت را فقط با فکر کردن درباره آن بچرخاند.
مشاهده لینک اصلی
این یکی عجیب است این کتاب من را به خاطر فحاشی به چیزی که در آینده اتفاق می افتد، نمی فهمد، اما به نظر من کمی درباره این کتاب فکر کردم. من آن را عجیب و غریب، جادویی، جذاب، فریبنده و عجیب و غریب آرامش پیدا کردم. هرگز در مورد جوکر در یک عرشه کارت ها دوباره به همان شیوه فکر می کنم ...
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب راز فال ورق
هانس شخصیت ویژه و قابل بحثی دارد. وقتی در مجله مانكنها عكس مادر هانس را می‌بینند و متوجه می‌شوند كه او در یونان زندگی می‌كند، پدر خانواده تصمیم می‌گیرد به جست‌وجوی همسرش برود. به‌طور تصادفی برنده بلیط بخت‌آزمایی می‌شوند و پول لازم را برای سفر به دست می‌آورند. در مسیر حركت به سمت یونان یك سلسله حوادث اسرارآمیز برای آنها پیش می‌آید، كه تعلیق مناسبی را در داستان به‌وجود می‌آورد.
در سفر با نانوایی آشنا می‌شوند و او یك كتاب كوچك كه با حروف بسیار ریز نوشته شده به هانس می‌دهد.
هانس با كمك ذره‌بینی كه كوتوله‌ای به او داده شروع به خواندن كتاب می‌كند. از این لحظه به بعد، داستان به دو بخش تقسیم می‌شود. یكی حوادثی كه برای هانس و پدرش اتفاق می‌افتد و دیگری حوادث و داستانهایی كه در كتاب كوچك آورده شده، و بخش اعظم رمان را شامل می‌شود.
با حوادثی كه اتفاق می‌افتد، رفته‌رفته داستان به رأس هرم نزدیك می‌شود تا ما به رمز رازهایی كه مطرح می‌شود پی ببریم. بسیاری از رمزها در كتاب كلوچه‌ای گنجانده شده است. مثل نوشابه رنگین‌كمان كه هر كس از آن بنوشد، همه مزه‌هایی را كه قبلا‌ً تجربه كرده بود در تمام اعضای بدنش احساس می‌كند. مثلا‌ً شوری و شیرینی را می‌تواند با نوك انگشتهایش هم احساس كند.
خرید کتاب راز فال ورق
جستجوی کتاب راز فال ورق در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
خیلی داستان زندگی سقراط و فلسفه ش رو شنیده بودم و جملاتی که می گفت:@من کیستم و از کجا آمده ام و به کجا میروم@ یا @یک چیز میدانم و آن این است که هیچ نمی دانم@ یا همون عالم مُثُل که سقراط تو فلسفه ش زیاد در موردش صحبت می کنه، ولی واقعا نتونستم به این قشنگی که این کتاب همه این ها رو در قالب یک داستان تخیلی یا شاید از دید بقیه کودکانه گفته شده درک کنم.
داستان درمورد پدر و پسری به اسم هانس است که برای پیدا کردن مادرش به یونان (سرزمین فیلسوف ها) سفر میکنند.در راه کتابی به دست هانس میرسه که در مورد شهری هست که کوتوله هایی تو اونجا نقش 52 تا فال ورق رو بازی می کنند و شباهت زیادی به آدم ها دارن از این نظر که نمیدونن کی هستن و به کجا میرن و از کجا اومدن و فقط زندگی میکنند بدون اینکه حیرت و کنجکاوی نسبت به خودشون و دنیا داشته باشن.مثلا اونجا نوشابه هایی است که با خوردنش لحظه ای به هوشیاری و لذت میرسن ولی با زیاد خوردنش مغز و فکرشون از بین میره این همون مثالی هست برای @دانایی یعنی ندانی که میدانی@وقتی فکر میکنی یا میدونی که میدونی این باعث میشه دیگه نذاره بیشتر فکر کنی و ذهنت برای همیشه بسته می مونه و مطالب جالب دیگه که با این شهر و داستان هانس بهم ربط دارن... وخلاصه شخصیت جوکر در نقش فیلسوف تو این شهر میاد و بقیه داستان....
اینم بگم که داستان اولش خیلی خسته کنندس ولی کم کم نمیشه زمین بزاریش.
مشاهده لینک اصلی
این سومین کتاب یوشین گاردر است که من خوانده ام. و من در مورد دیگر کارهای گاردر کنجکاو هستم. من فکر می کنم کار گاردر درخشان است. پس از رمان فلسفی معروف، سوفی جهانی، رمز و راز بازی یک نفره است نیز به طور خلاصه من در و تخصص ورق concocting داستان است که در مورد این موضوع از فلسفه رمان صحبت تعجب. اگر سوفی جهانی صحبت فلسفه AZ، رمز و راز بازی یک نفره فلسفه بحث (منظور من، این رمان برای من مناسب به عنوان یک کتاب مقدماتی فلسفه، جایی که من به عنوان سوفی خودش، اولین بار آن را کردمkuliah فلسفه @ از حروف مقطعه آمد هر روز است) با یک موضوع خاص تر سرد، داستان در قالب رمز و راز بازی یک نفره معجونی از فانتزی ها، افسانه ها، اسطوره ها، و فلسفه، با کارت های در بازی یک نفره به عنوان یک نماد و یک قیاس منحصر به فرد و به یاد ماندنی. چه کسی فکر می داستان یک جزیره جادویی، دورف کارت های تصویر بازی اونیفورم پوش عجیب و غریب، یک کیک کشمش حاوی کتاب کوچک، رنگین کمان نوشابه، و کپور رنگارنگ، همه از آن در آغاز مانند یک داستان عجیب و غریب به نظر می رسید واقعا، در نهایت به هم پیوسته و فاش یک راز بزرگ ، برای نسل های ... راز نه تنها در مورد سرنوشت خانواده هانس توماس بود، پسر بچه ای که شروع به مطالعه به یک فیلسوف پدرش مست. در سفر طولانی به سوی آتن، به دنبال مادر خود، که 8 سال از رفتن به خودش را پیدا بود و در دنیای مد از دست داده، داستان بازی پازل جزیره جادویی که به سمت هانس توماس آغاز شده است. اما در پایان، یک نفره پازل در جزیره جادویی احیا هانس توماس (و شاید ما، خوانندگان) خواهد بود یک پازل است که بسیار بزرگتر: معما از زندگی است. این دنیای بازی یک نفره بزرگ است، بنابراین کتاب می گوید. و بذله گو تنها کسی بود که توسط یک angan.Hal چشمگیر فکر کردن در مورد این کتاب فریب خورده بود این است که چگونه ورق را به یک موضوع بزرگ در راه جزئی (نور؟) و منحصر به فرد. منظورم این است که یک موضوع بزرگ را می توان در یک داستان پریده با شخصیت مرکزی بچه بسته بندی کرد. و قیاس با نماد بازی کارت در یک بازی انفرادی واقعا جالب است. که کوتوله ها را در یک جزیره جادویی مجسم توهمات واقعی از کارت های بازی منسوخ، پرسشmungkinkah آنها خود به خود از هیچ چیز به وجود @، mustahilkah بوجود می آیند؟ همه این است که در این جزیره جادویی جادویی، مرموز و شگفت انگیز است، اما فکر می کنم هرگز دورف یا بپرسید، که در آن در واقع آنها آمده است؟ هیچ کس به جز شوخی پرسید. آنها هرگز در مورد خود، که در واقع مرموز و ajaib-- خواسته، به دلیل آن است تا با خود و محیط طبیعی آشنا بوده است. این برای انسان تفاوت ندارد به عنوان بزرگسال، مردم دیگر از حد به درخواست حتی اگر این زندگی یک راز نان سحر و جادو بزرگ است، چرا که آنها به آن عادت کرده تبدیل شده اند. جوکر در کارت بازی نادر است، بنابراین جوکر در میان انسانهاست. فیلسوف یک جادوگر است که بیشتر از همه متفاوت است. بذله گو می کند به یک گروه از پیک، باشگاه ها، قلب، و الماس تعلق ندارند، اما او قادر به به همه آنها بود. بذله گو به عنوان یک کوتوله لباس پوشیدن و در دلقک پر سر و صدا با صدای زنگ، پرحرف، کنجکاو، مشکوک، این و آن را بپرسید تصویر کشیده است. او همچنین اغلب به نام احمق @ @ یاsi گنگ، در حالی که او تنها کسی است که در میان دیگر دورف نادان بود. جالب در واقع @ توت خیلی و خیلی عمیق @. درست همانطور که فیلسوفان - افرادی که به دنبال سیاست هستند - به طور مداوم بسیاری از موارد را مورد پرسش قرار می دهند. در حالی که بسیاری از مخاطبان پیدا کردن بسیاری از چیزها در حالی که هر چیزی نمی دانستند، فیلسوف مانند سقراط اعتراف با صدای بلند که او می دانست تنها یک چیز: که او در یک جزیره جادویی است که بر روی تعدادی از کارت های مبتنی بر به هر حال نمی دانم هر چیزی سیستم تقویم apa.Lalu، 52 با 4 گروه (پیک، باشگاه ها، الماس، قلب): 1 سال = 52 هفته، 52 × 7 روز = 364 روز، به علاوه یک روز بذله گو. 1 سال با 13 ماه (به نام از به عنوان پادشاه)، و غیره ... بله! کارت بازی انفرادی در این کتاب نمادهای واقعا چند منظوره است. به همین دلیل است که من این گلدان گاردر را خیلی سرد و چشمگیر می دانم. و توسط راه، در آغاز خواندن این داستان در ذهن یک نوع سوفل،apaan به هر حال؟ داستان عجیب و غریب ... @ سپس به وسط،hmm ... به علاوه عجیب و غریب اضافه @. دوباره ادامه دهید، سپسwow ... hm ... @ پس از آن ... ادامه وwooowww ... بله ... که معلوم است ... @ هههه ... خب، من دوست دارم راه ورق @ موعظه @ فلسفه با شیوه ای ضمنی مثل این :).
مشاهده لینک اصلی
@ من فکر کردم یک معامله بزرگ در مورد این. پدر به خاطر سقوط مردی به دنیا آمده، اما هرگز نمیتواند ریشههای خود را به آدم و حوا برساند؟ من می دانم که مقایسه کمی کم است. یک مورد در اطراف سیب و دیگر در اطراف cowberries. اما لوله داخلی که Granma و Grandpa را با هم به ارمغان می آورد، کمی شبیه مار است که آدام و حوا را وسوسه می کند.همانطور که در ماهی در کاسه شیشه ای خیره شدم، ناگهان متوجه شدم یک پیرمرد با موی سفید که در پشت شمارنده ایستاده است نانوایی. او به من نگاه کرد و برای من بیرون آمد.ستاره ها در بالای من مثل زلزله های جزیره ای که هرگز به زیر این قایق ها نمی رسیدند، پر زرق می زدند. برای چیزی که من زیر آسمان همانند مادر و پدر در لوبک بودم، عجیب بود. اگر چه ما می توانستیم همان ستاره ها را ببینیم، ما خیلی بی نهایت دور از یکدیگر بودیم. چون ستاره ها شلاق زده اند، آلبرت. آنها نمی دانند چگونه زندگی ما بر روی زمین زندگی می کنند.اگرچه ممکن است در یک مریخ در باغ نفوذ نکنید، ممکن است در مورد خودتان شکوفا شوید. روزی که اتفاق می افتد، احتمالا کمی فریاد می زند. و این کاملا کاملا درست است، زیرا هر روز شما متوجه نمی شوید که شما یک سیاره زندگی می کنید در یک جزیره کوچک در جهان. @ @ در عوض، من قدردانی می کنم که چگونه فوق العاده خوش شانس من قادر به تجربه این سیاره همراه با شما. من متوجه می شوم که هر یک از حشرات خزنده کوچک در این سیاره خوش شانس است. زندگی ما بخشی از ماجراجویی منحصر به فرد است، من به خودم فکر کردم. با این وجود، بسیاری از ما فکر می کنیم که جهان @ normal @ است و به طور مداوم برای چیزی غیر طبیعی مانند فرشتگان یا مریخ ها شکار می کند. اما این فقط به این دلیل است که ما نمی فهمیم که جهان یک رمز و راز است. برای خودم احساس کاملا متفاوت بود. من جهان را به عنوان یک رویا شگفت انگیز دیدم. من به نوعی توضیح چگونگی هماهنگ شدن همه چیز شکار شدم.من تمام این افکار و احساسات را سرحال کردم، که باعث شد من احساس شادی و غم را در همان زمان احساس کنم. آنها باعث شدند من احساس تنهایی هم کنم، اما این نوع تنهایی خوب بود.واضح بود که مردم در قایق از همه چیز آگاه نبودند. هر حرکت کوچکی آگاهانه ساخته نشد. به طوری که آنها زنده تر از آگاه بودند.اگر مغز ما به اندازه کافی ساده بود که ما بتوانیم آن را درک کنیم، می توانیم آنقدر احمق باشیم که قادر به درک آن نیستیم.... شما نمی توانستید فقط طعم نارگیل رنگین کمان در دهان و گلو، شما می توانید آن را در هر سلول بدن خود را طعم. اما آن سالم نیست که تمام دنیا را با یک تلنگر مصرف کند، پسر من - خیلی بهتر است که آن را در دوزهای کوچک بیاورید.و افرادی که با آنچه می دانند راضی می شوند هرگز نمی توانند فیلسوف باشند. @ @ وقتی می فهمید که وجود دارد چیزی که شما نمی فهمید، و سپس شما به طور کلی در مسیر درست برای درک تمام انواع چیزها. @ @ کودک جوان نشسته ساختمان sandcastles در sandbox. آن را به طور مداوم چیزی جدید ایجاد می کند، چیزی است که آن را فقط برای یک لحظه گنج می گذارد تا آن را تمام می کند. به همین ترتیب زمان به یک سیاره داده شده است که با آن بازی کند. این جایی است که تاریخ جهان نوشته شده است، این جایی است که حوادث حکاکی شده اند - و دوباره هموار شده اند. این جایی است که حباب های زندگی مثل یک دیگ جادوگر هستند. یک روز نیز باید از این ماده شکننده مانند اجداد ما مدلسازی شود. باد زمان از طریق ما نفوذ می کند، ما را حمل می کند و ما است - پس ما را دوباره از بین می برد. ما مشتاق و فریب دور. پیش بینی می کنیم مکان ما دروغ و دروغ باشد. از آنجا که روی زمین جامد ایستاده بود، حتی روی شن نبود - ما شن و ماسه هستیم.این همان چیزی بود با همه چیز - با تمام جهان، من به myslef فکر کردم. تا زمانی که بچه های ما بچه دار شوند، ما توانایی تجربه چیزهایی را در اطرافمان داریم - اما پس از آن ما رشد می کنیم برای جهان. رشد کردن این است که مستحق تجربه حسی باشد. @
مشاهده لینک اصلی
از خواندن مبل با من ترانه سرا DünyasÄ ± ± ± N داستان dã¶ndã¼rã¼p آینه آینه آینه dã¶ndã¼rã¼p dã¼åÿã¼nce ± ± ± aktardä فلسفه خواننده آیا ± ± نار احساس می کنم. مکان هایی که مکان ها در آنجا قرار داشت تقریبا با یکدیگر مشابه بودند. من دوست دارم فلسفه را از طریق آسمان بگیرم و آن را دوست دارم، اما از یک ساختمان واحد لذت نمی برم. فلسفه در ابعاد بسیاری است، سوالات در راه است. از خواننده می خواهم که آیا شما تنها کسی هستید که آن را ایجاد کرده اید و آن را در هر کتاب ارائه می کنید. اگر یک کتاب واحد را بنویسید کافی است، سپس؟ ما قادر نخواهیم بود که یک صفحه اضافی از کتابهای دیگر دریافت کنیم، آیا ما بیشتر نخواهیم توانست؟
مشاهده لینک اصلی
رمز و راز انفرادی یک رمز و راز همراه با فلسفه ارائه می دهد. فلسفهیی که گاردر در این زمان نقل کرد، این است که چنین چیزی به عنوان یک تصادف در این جهان وجود ندارد. همچنین گفته شده است که اکنون چه اتفاقی می افتد، مانند یک زنجیره ای با آنچه که سال ها به ده ها یا حتی صدها سال پیش اتفاق افتاده است. در پایان داستان تنها چیزی وجود دارد که تنها می تواند 52 کارت را فقط با فکر کردن درباره آن بچرخاند.
مشاهده لینک اصلی
این یکی عجیب است این کتاب من را به خاطر فحاشی به چیزی که در آینده اتفاق می افتد، نمی فهمد، اما به نظر من کمی درباره این کتاب فکر کردم. من آن را عجیب و غریب، جادویی، جذاب، فریبنده و عجیب و غریب آرامش پیدا کردم. هرگز در مورد جوکر در یک عرشه کارت ها دوباره به همان شیوه فکر می کنم ...
مشاهده لینک اصلی