شازده کوچولو ساکن سیّارهی کوچکی بهاندازهی یکخانهی معمولی است و درآنجا گل ِ بیهمتایی دارد که مایهی همهی عواطف و دلخوشیها و رنجهای اوست. خواننده اندکاندک با سرگذشتِ اینموجودِ کوچولوی دوستداشتنی آشنا میشود و پی میبرد که چرا او روزی تصمیم بهترکِ وطن میگیرد و پساز عبور از ششسیّاره به سیّارهی هفتم، یعنی کرهی زمین میرسد. در اینجا با روباهی آشنا میشود که مهمترین راز ِ زندهگی را بر او آشکار میکند.
شازده کوچولو، اثر جاودانِ آنتوان دو سَنت اگزوپری، نویسندهی معاصر فرانسوی (1900- 1944) تاکنون به بیشاز صدزبان، و در بعضیاز زبانها چندینبار، ترجمه شده و پساز انجیل پُرخوانندهترین کتاب در سراسر ِ جهان است. برطبق ِ یک نظرسنجی که درسالِ 1999 در فرانسه بهعمل آمد و در روزنامهی پاریزین بهچاپ رسید، شازده کوچولو محبوبترین کتاب ِ مردم در قرنِ بیستم بوده و ازینرو «کتاب قرن» نام گرفته است.
تصویرهای کتاب، همه اثر ِ قلمی ِ خودِ نویسنده است.
خرید کتاب شازده کوچولو
جستجوی کتاب شازده کوچولو در گودریدز
معرفی کتاب شازده کوچولو از نگاه کاربران
روباه گفت: برو یکبار دیگر گلها را ببین تا بفهمی که گل تو، تو عالم تک است. برگشتنا با هم وداع میکنیم و من به عنوان هدیه رازی را بهات میگویم.
شهریار کوچولو بار دیگر به تماشای گلها رفت و به آنها گفت: شما سر سوزنی به گل من نمیمانید و هنوز هیچی نیستید. نه کسی شما را اهلی کرده نه شما کسی را... خوشگلید اما خالی هستید. نمیشود برایتان مُرد. گفت و گو ندارد که گل مرا هم فلان رهگذر گلی میبیند مثل شما. اما او به تنهایی از همهی شما سر است چون فقط اوست که زیر حبابش گذاشتهام... چون که او گل من است
...و برگشت پیش روباه
گفت: خدا نگهدار
روباه گفت: خدا نگهدار!... و اما رازی که گفتم خیلی ساده است:
-جز با چشم دل هیچی را چنان که باید نمیشود دید. نهاد و گوهر را چشم سَر نمیبیند.
-ارزشِ گلِ تو به قدر عُمری است که به پاش صرف کردهای.
روباه گفت: آدمها این حقیقت را فراموش کردهاند. اما تو نباید فراموشش کنی.
تو تا زندهای نسبت به آنی که اهلی کردهای مسئولی. تو مسئول گلتی
*****
هميشه اين كتاب براي من دوستداشتني بوده است. نميدانم چند بار خواندهام و بيشتر از آن با صداي شاملو شنيدهام
هنوز اين كتاب براي من زندهاست
هنوز اين كتاب براي من تازهاست
مشاهده لینک اصلی
« شازده کوچولو » در سال 1940 در نیویورک به قلم آنتوان دوسنت اگزوپری نوشته شد و برای اولین بار در سال 1943 منتشر گردید . این کتاب پرفروشترین کتاب تک مجلد جهان در تمام طول تاریخ میباشد. این اثر تا کنون به ۱۵۰ زبان مختلف دنیا ترجمه شدهاست.
داستان شازده کوچولو يک داستان سورئاليستی است .
مشاهده لینک اصلی
این اولین بار بود که در یک مدت طول کشید که پدربزرگ من را دید. او از کشور خارج شده بود تا ما را ببیند. هنگامی که او به خانه ما رسید، همه ما را ببوسد و ببوسد، سپس نسخه انگلیسی این کتاب را از بین برد. @ برای شما، @ و گفتم، و در شب بعدی ستاره ای، من قصد دارم آن را بخوانم. @ من به او نگاه غلطی دادم. او توضیح داد: شما باید شب را بخوانید تا ستارگان را ببینید. نگران نباشید، درک می کنید. @ شب ستاره ای آمد، و ما برای چند ساعت خواندن به آنجا رسیدیم. همانطور که آخرین صفحه را به پایان رسانده بود، ما سکوت کردیم. سپس ما ایستادیم، بیرون رفتیم و در خنده خیره کننده شاهزاده کوچک نگاه کردیم. به معنای خواندن نسخه فرانسوی برای مدت زمان طولانی بود، و در نهایت خود را به خواندن آن اختصاص دادم، زمانی که می توانستم چند دقیقه بخوابم. تا کنون، این همان چیزی است که همتای انگلیسی آن را دوست دارد. هر کس و منظور من هر کس، باید این کتاب را بخواند. این ممکن است قلب شما را کمی شکستن.Voici م راز. ایده ی ساده ی ساده: بر روی نواختن بی نهایت quavec le coeur. Lessentiel est invisible pour les yeux.-Antoine de Saint-Exupé © ryLe Petit Prince
مشاهده لینک اصلی
اما چیزی که زیبا است، یادآوری مبهم آن است که وقتی کوچک بودم، آن را بخوانم، اما حتی به من نزدیک نبود، چون اکنون من را تحت تاثیر قرار داد.
مشاهده لینک اصلی
ما فقط چند روز در ایتالیا بودیم و خوشبختانه یک کتابفروشی در چند درب از محل اقامت ما وجود داشت. من بعضی از کتابهای ایتالیایی را امتحان کردم و برخی از پیشرفت ها را در این زبان انجام دادم که در آن هنوز هم یک تازه وارد است. یکی از آنها ایل پیکلو اصل بود.اگر ... در حال حاضر آن را در شش زبان (انگلیسی، سوئدی، فرانسوی، آلمانی، اسپانیایی و روسی) خواندید، بیشتر از متن می توانستم دنبال کنم. من فکر نمی کنم که از قلب آن را بدانم و فقط وانمود می کنم که آن را بخوانم، چون من در اوایل سال جاری کشف کردم که نمی توانم آن را در اسلوونی بخوانم. برای انجام کار من باید یک نام فنی داشته باشم، اما نمیدانم آن چیست! به هر حال، مطمئن هستم واژگان و دستور زبانم را بهبود دادم؛ هر صفحه، در حقیقت تقریبا در هر پاراگراف، احساس کردم که فرد چیزی جدید را آموخت. اما من ناامید شدم که متوجه شوم که من نمیتوانم از آن به عنوان شعر لذت ببرم. من نمی دانم که آیا این به این دلیل بود که ترجمه ناخودآگاه یا به احتمال زیاد به سادگی به این دلیل است که ایتالیایی من هنوز خیلی بد است که من اساسا خواندن آن را مانند فرانسوی عجیب و غریب آن است. لعنت آنچه که ضروری است چشم غیر قابل مشاهده است و تنها با قلب می تواند به درستی درک شود، اما قلب من هنوز قادر به دیدن شکل واقعی Il piccolo principe نیست. برای بمبینی داخلی من چه باید بکنم؟ من آن را دوباره می بینم و می بینم که آیا کتاب می تواند به من دروغ بگوید. ____________________ بازخوانی خیلی خوب کار کرد! این کتاب کار درستی را برای تسخیر من انجام می دهد: درست همانطور که روباه قدیمی عاقل توضیح می دهد، کلماتی که یک دهم هزار کلمه دیگر به نظر می رسید، تبدیل به دوستان من شده اند. من به آنها نگاه می کنم، و در حال حاضر آنها را خوشحال می کنند، زیرا آنها را از یادداشت های مورد علاقه من در Il piccolo principe یاد می شود. توضیحات بیشتری را در زیر دو بخش تقسیم کرده ام: بزرگسالان می توانم بیش از 80٪ کلمات و بیش از 90٪ جمله ها را درک کنم. من شروع به گرفتن برخی از احساسات برای دستور زبان کردم. سیستم کلاسیک، به ویژه، جالب توجه است از یک فرانسوی که من استفاده می شود متفاوت است. Clitics به طور پیش فرض post-verbal affixes، و من توسط پدیده عجیب و غریب از کوه نوردی کلاسیک جالب توجه است. من هنوز عبارات فعلی را به درستی مرتب کرده بودم، اما هیچ شکی نیست که آنها شروع به آشنایی با آیکون ها می کنند. کودکان من می توانم در نهایت صدا صدای شاهزاده کوچولو را در ایتالیا بشنوید! او به اندازه فرانسه، فرانسوی و خنده دار، خنده دار و بسیار شگفت انگیز نیست، اما شاید یک خواندن سوم این را حل کند.
مشاهده لینک اصلی
یکی از کتابهای شاعرانه پروسسی که تا به حال خوانده ام، پتی پرنس یک داستان زرق و برق و قلب گرم است. چه کسی نمی تواند در جستجوی این کاندید در حال سفر به فضا برای محافظت از یک خانه برای گل مورد علاقه اش مقاومت کند و در تمام دیوانه های بوروکرات و ریزه کاری هایش، قبل از نشست با راوی، مواجه نشود. درسها برای کودکان در این کتاب لژیون هستند: آنچه دوست دارد، دوستی چیست، چرا پدر و مادر به چیزهای کودک هشدار می دهند، چرا مردم بعضی وقت ها معنی می دهند و این لیست به بی نهایت می رسد. غیرممکن است که این شاهکار را عمیقا تحرک ندهید و با کارگردانی آن، اما کارهای هنری زیبای خود را توسط سنت اکسپوآرین (حتی اگر او نمیتواند یک گوسفند را به رضایت شاهزاده برساند) جذب می شود. برای خواندن و خواندن دوباره، و دوباره خواندن و گرامیداشت تبلیغ بی نهایت. من یک گوسفند را قرعه کشی کنم ...
مشاهده لینک اصلی
اوه این کتاب! پرنس کوچولو از زمانی که من یک کودک بودم دوست وفادار و محترم من بوده است. این شگفت انگیز است که چگونه به طور متفاوتی در کتاب به عنوان یک فرد 9 ساله بی گناه به بزرگسالانی که من در حال حاضر هستند نگاه کردم. حقایق ساده در این کتاب شگفت انگیز است، من می توانم آنها را برای روزها و روزها نقل قول کنم. آنها بسیار فلسفی هستند و حتی اگر آنها اغلب بیش از حد نقل قول، آنها را کمتر درست است. تصاویر ساده هستند. من حداقل یک بار در سال این کتاب را خواندم تا به خودم یادآوری کنم که به عنوان یک کودک عاقلانه به نظر برسد. پس از خواندن هر دو نسخه انگلیسی و فرانسوی، می توانم بگویم من آنها را به همان اندازه در هر دو زبان دوست دارم. این کتاب همیشه در قفسه کتاب من جای خاصی دارد.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب شازده کوچولو
شازده کوچولو، اثر جاودانِ آنتوان دو سَنت اگزوپری، نویسندهی معاصر فرانسوی (1900- 1944) تاکنون به بیشاز صدزبان، و در بعضیاز زبانها چندینبار، ترجمه شده و پساز انجیل پُرخوانندهترین کتاب در سراسر ِ جهان است. برطبق ِ یک نظرسنجی که درسالِ 1999 در فرانسه بهعمل آمد و در روزنامهی پاریزین بهچاپ رسید، شازده کوچولو محبوبترین کتاب ِ مردم در قرنِ بیستم بوده و ازینرو «کتاب قرن» نام گرفته است.
تصویرهای کتاب، همه اثر ِ قلمی ِ خودِ نویسنده است.
خرید کتاب شازده کوچولو
جستجوی کتاب شازده کوچولو در گودریدز
شهریار کوچولو بار دیگر به تماشای گلها رفت و به آنها گفت: شما سر سوزنی به گل من نمیمانید و هنوز هیچی نیستید. نه کسی شما را اهلی کرده نه شما کسی را... خوشگلید اما خالی هستید. نمیشود برایتان مُرد. گفت و گو ندارد که گل مرا هم فلان رهگذر گلی میبیند مثل شما. اما او به تنهایی از همهی شما سر است چون فقط اوست که زیر حبابش گذاشتهام... چون که او گل من است
...و برگشت پیش روباه
گفت: خدا نگهدار
روباه گفت: خدا نگهدار!... و اما رازی که گفتم خیلی ساده است:
-جز با چشم دل هیچی را چنان که باید نمیشود دید. نهاد و گوهر را چشم سَر نمیبیند.
-ارزشِ گلِ تو به قدر عُمری است که به پاش صرف کردهای.
روباه گفت: آدمها این حقیقت را فراموش کردهاند. اما تو نباید فراموشش کنی.
تو تا زندهای نسبت به آنی که اهلی کردهای مسئولی. تو مسئول گلتی
*****
هميشه اين كتاب براي من دوستداشتني بوده است. نميدانم چند بار خواندهام و بيشتر از آن با صداي شاملو شنيدهام
هنوز اين كتاب براي من زندهاست
هنوز اين كتاب براي من تازهاست
مشاهده لینک اصلی
« شازده کوچولو » در سال 1940 در نیویورک به قلم آنتوان دوسنت اگزوپری نوشته شد و برای اولین بار در سال 1943 منتشر گردید . این کتاب پرفروشترین کتاب تک مجلد جهان در تمام طول تاریخ میباشد. این اثر تا کنون به ۱۵۰ زبان مختلف دنیا ترجمه شدهاست.
داستان شازده کوچولو يک داستان سورئاليستی است .
مشاهده لینک اصلی
این اولین بار بود که در یک مدت طول کشید که پدربزرگ من را دید. او از کشور خارج شده بود تا ما را ببیند. هنگامی که او به خانه ما رسید، همه ما را ببوسد و ببوسد، سپس نسخه انگلیسی این کتاب را از بین برد. @ برای شما، @ و گفتم، و در شب بعدی ستاره ای، من قصد دارم آن را بخوانم. @ من به او نگاه غلطی دادم. او توضیح داد: شما باید شب را بخوانید تا ستارگان را ببینید. نگران نباشید، درک می کنید. @ شب ستاره ای آمد، و ما برای چند ساعت خواندن به آنجا رسیدیم. همانطور که آخرین صفحه را به پایان رسانده بود، ما سکوت کردیم. سپس ما ایستادیم، بیرون رفتیم و در خنده خیره کننده شاهزاده کوچک نگاه کردیم. به معنای خواندن نسخه فرانسوی برای مدت زمان طولانی بود، و در نهایت خود را به خواندن آن اختصاص دادم، زمانی که می توانستم چند دقیقه بخوابم. تا کنون، این همان چیزی است که همتای انگلیسی آن را دوست دارد. هر کس و منظور من هر کس، باید این کتاب را بخواند. این ممکن است قلب شما را کمی شکستن.Voici م راز. ایده ی ساده ی ساده: بر روی نواختن بی نهایت quavec le coeur. Lessentiel est invisible pour les yeux.-Antoine de Saint-Exupé © ryLe Petit Prince
مشاهده لینک اصلی
اما چیزی که زیبا است، یادآوری مبهم آن است که وقتی کوچک بودم، آن را بخوانم، اما حتی به من نزدیک نبود، چون اکنون من را تحت تاثیر قرار داد.
مشاهده لینک اصلی
ما فقط چند روز در ایتالیا بودیم و خوشبختانه یک کتابفروشی در چند درب از محل اقامت ما وجود داشت. من بعضی از کتابهای ایتالیایی را امتحان کردم و برخی از پیشرفت ها را در این زبان انجام دادم که در آن هنوز هم یک تازه وارد است. یکی از آنها ایل پیکلو اصل بود.اگر ... در حال حاضر آن را در شش زبان (انگلیسی، سوئدی، فرانسوی، آلمانی، اسپانیایی و روسی) خواندید، بیشتر از متن می توانستم دنبال کنم. من فکر نمی کنم که از قلب آن را بدانم و فقط وانمود می کنم که آن را بخوانم، چون من در اوایل سال جاری کشف کردم که نمی توانم آن را در اسلوونی بخوانم. برای انجام کار من باید یک نام فنی داشته باشم، اما نمیدانم آن چیست! به هر حال، مطمئن هستم واژگان و دستور زبانم را بهبود دادم؛ هر صفحه، در حقیقت تقریبا در هر پاراگراف، احساس کردم که فرد چیزی جدید را آموخت. اما من ناامید شدم که متوجه شوم که من نمیتوانم از آن به عنوان شعر لذت ببرم. من نمی دانم که آیا این به این دلیل بود که ترجمه ناخودآگاه یا به احتمال زیاد به سادگی به این دلیل است که ایتالیایی من هنوز خیلی بد است که من اساسا خواندن آن را مانند فرانسوی عجیب و غریب آن است. لعنت آنچه که ضروری است چشم غیر قابل مشاهده است و تنها با قلب می تواند به درستی درک شود، اما قلب من هنوز قادر به دیدن شکل واقعی Il piccolo principe نیست. برای بمبینی داخلی من چه باید بکنم؟ من آن را دوباره می بینم و می بینم که آیا کتاب می تواند به من دروغ بگوید. ____________________ بازخوانی خیلی خوب کار کرد! این کتاب کار درستی را برای تسخیر من انجام می دهد: درست همانطور که روباه قدیمی عاقل توضیح می دهد، کلماتی که یک دهم هزار کلمه دیگر به نظر می رسید، تبدیل به دوستان من شده اند. من به آنها نگاه می کنم، و در حال حاضر آنها را خوشحال می کنند، زیرا آنها را از یادداشت های مورد علاقه من در Il piccolo principe یاد می شود. توضیحات بیشتری را در زیر دو بخش تقسیم کرده ام: بزرگسالان می توانم بیش از 80٪ کلمات و بیش از 90٪ جمله ها را درک کنم. من شروع به گرفتن برخی از احساسات برای دستور زبان کردم. سیستم کلاسیک، به ویژه، جالب توجه است از یک فرانسوی که من استفاده می شود متفاوت است. Clitics به طور پیش فرض post-verbal affixes، و من توسط پدیده عجیب و غریب از کوه نوردی کلاسیک جالب توجه است. من هنوز عبارات فعلی را به درستی مرتب کرده بودم، اما هیچ شکی نیست که آنها شروع به آشنایی با آیکون ها می کنند. کودکان من می توانم در نهایت صدا صدای شاهزاده کوچولو را در ایتالیا بشنوید! او به اندازه فرانسه، فرانسوی و خنده دار، خنده دار و بسیار شگفت انگیز نیست، اما شاید یک خواندن سوم این را حل کند.
مشاهده لینک اصلی
یکی از کتابهای شاعرانه پروسسی که تا به حال خوانده ام، پتی پرنس یک داستان زرق و برق و قلب گرم است. چه کسی نمی تواند در جستجوی این کاندید در حال سفر به فضا برای محافظت از یک خانه برای گل مورد علاقه اش مقاومت کند و در تمام دیوانه های بوروکرات و ریزه کاری هایش، قبل از نشست با راوی، مواجه نشود. درسها برای کودکان در این کتاب لژیون هستند: آنچه دوست دارد، دوستی چیست، چرا پدر و مادر به چیزهای کودک هشدار می دهند، چرا مردم بعضی وقت ها معنی می دهند و این لیست به بی نهایت می رسد. غیرممکن است که این شاهکار را عمیقا تحرک ندهید و با کارگردانی آن، اما کارهای هنری زیبای خود را توسط سنت اکسپوآرین (حتی اگر او نمیتواند یک گوسفند را به رضایت شاهزاده برساند) جذب می شود. برای خواندن و خواندن دوباره، و دوباره خواندن و گرامیداشت تبلیغ بی نهایت. من یک گوسفند را قرعه کشی کنم ...
مشاهده لینک اصلی
اوه این کتاب! پرنس کوچولو از زمانی که من یک کودک بودم دوست وفادار و محترم من بوده است. این شگفت انگیز است که چگونه به طور متفاوتی در کتاب به عنوان یک فرد 9 ساله بی گناه به بزرگسالانی که من در حال حاضر هستند نگاه کردم. حقایق ساده در این کتاب شگفت انگیز است، من می توانم آنها را برای روزها و روزها نقل قول کنم. آنها بسیار فلسفی هستند و حتی اگر آنها اغلب بیش از حد نقل قول، آنها را کمتر درست است. تصاویر ساده هستند. من حداقل یک بار در سال این کتاب را خواندم تا به خودم یادآوری کنم که به عنوان یک کودک عاقلانه به نظر برسد. پس از خواندن هر دو نسخه انگلیسی و فرانسوی، می توانم بگویم من آنها را به همان اندازه در هر دو زبان دوست دارم. این کتاب همیشه در قفسه کتاب من جای خاصی دارد.
مشاهده لینک اصلی