کتاب هایدی

اثر یوهانا اشپیری از انتشارات قدیانی - مترجم: سارا قدیانی-ادبیات کودک

هايدي (آلماني: [haɪdi]) کار داستان کودکي است که در سال 1881 توسط نویسنده سوئيسي جوهان اسپيروي منتشر شده است در سن پنج سالگی، یتیم یتیم کوچک، فرستاده شده برای زندگی با پدربزرگش در آلپ ها. هر کس در روستا از او می ترسد، اما هیدی با ریش بلند و ابروهای خاکستری بلندش تیره است. او زندگی خود را در کوه ها، بازی در آفتاب و رشد در میان بز ها و پرندگان را دوست دارد. اما یک روز وحشتناک، هیتی توسط عمه او جمع آوری شده و ساخته شده است برای زندگی با یک خانواده جدید در شهر. حدی نمی تواند از پدربزرگش دور باشد آیا او می تواند راه بازگشت به کوه، جایی که او متعلق است، پیدا کند؟


خرید کتاب هایدی
جستجوی کتاب هایدی در گودریدز

معرفی کتاب هایدی از نگاه کاربران
وقتی 8 ساله بودم بهترین دوستم داشتم. هر زمان که ما یک شب خواب داشتیم، برخی از کتاب های تصویری او را پیدا خواهیم کرد و از قبل قبل از خواب از آنها عبور خواهیم کرد. یکی از داستان های مورد علاقه من یکی در مورد Heidi بود؛ تصاویر دختر زیبا و بلوند زندگی در کوه ها در میان بز و گل های زیبا من را گرفتار کردند. من واقعا این داستان را تحسین میکنم و هنوز هم بعضی از عکسها را به یاد دارم. فکر نکردم که این داستان را به خاطر بسپارم. بعد از همه، من هرگز این کتاب را ندیده بودم، فقط نگاهی به تصاویر رنگی داشتم. اما همانطور که معلوم شد، می توانم به یاد داشته باشم. خواندن این کتاب برای اولین بار احساس دوباره به یک داستان دوران کودکی مورد علاقه بود. و همه این ها را به یاد می آورم. @ Heidi @ یک داستان ساده و طبیعی است که در مورد زندگی سالم، زندگی در هماهنگی با طبیعت و انتخاب خانه برای خودش است. این آسان است به نسبت به فرانسیس هاجسون BurnettsThe Secreet باغ @ است، اما آن را نیز چیزی کاملا منحصر به فرد با شخصیت اصلی عزیزی که شادی در هر پرتو افتاب و هر گل می یابد. شایان ستایش است ملایم جذاب و شیرین قدیمی است. راحتی کامل در روز بارانی خوانده شده است.

مشاهده لینک اصلی
3.5 / 5 # NostalgiaTimeClasicazo ادبیات کودکان که من فکر می کنم که ما دیده ایم همه از بچه ها خود مطمئن شوید disfrutar.Una داستان اقتباس متحرک را برای کودک ± سیستم عامل از قبل، و نه اخلاق و حضور دین در اواخر خیلی تند برای سلیقه من ... و حتی پس از آن به نظر می رسد یک کتاب خوشمزه و لمس کردن، کسانی که شما را به خنده و سوگواری با شایان ستایش personajes.Me خود را قطعا با هایدی بزرگ (یک قهرمان دوران کودکی از امثال آن شرلی ماندن ) و با این آهنگ به طبیعت که کل کتاب را می پذیرد.

مشاهده لینک اصلی
من عاشق، دوست دارم، این کتاب را دوست دارم! یکی از علاقه مندی های دوران کودکی من. با وجود این که من از شیر متنفرم، خواندن این کتاب همیشه آرزو می کنم که من بتوانم در مزرعه زندگی کنم و هر روز شیر تازه شیرین کنم. من همچنین می خواستم یک تخت از یونجه در حیاط داشته باشم، هرگز فکر نکردم که چقدر خارش دارد.

مشاهده لینک اصلی
یک بچه کلاسیک که باعث شده من را بخواهد سفر به آلپ، شیر نوشیدن شیر و خوردن پنیر بز بریزید. ستاره اضافی برای نوستالژی بیش از حد :)

مشاهده لینک اصلی
این یکی از آن کتاب های نادر بود که هدیه ای از تخیل را به من هدیه کرد و به من آموخت که چگونه رویایی را درک کنم ... من اعتقاد دارم که نیاز به مهارت عالی برای ساختن جادو برای نسل ها، که مسلح به هیچ چیز نیستند، جز ساده و دلنشین بودن قلب احساس خوب عامل! و یوهانا Sypri یکی از نویسندگان ماهر است. جریان داستان به این ترتیب: هدی، یک دختر کوچک یتیم، با پدربزرگش در آلپ زندگی می کند. او شخصیت بی گناهی و آرامش است. زندگی در شیر بز و گله با دوست خود پیتر به زندگی او احساس تکمیل. با این حال، هنگامی که او را به مقصد شهر فرانکفورت بیرون می آورد، به زودی فاجعه می افتد و به عنوان یک دوست دختر قدیمی تر و غنی تر و نامناسب به نام کلارا عمل می کند. هیدلی کلارا را دوست دارد، اما او یک پرنده است که نمی تواند قفس باشد. او ماهیت هوا کوه است که از دره ها عبور می کند و همه را لمس می کند، اما نمی تواند تکه تکه شود. به زودی او خسته از شهر زندگی می کند، و می افتد به شدت بیمار ... آیا Heidi بهتر است؟ آیا او موفق به بازگشت به پدربزرگ و کوه ها می شود؟ اگر چنین است، چه اتفاقی برای کلارا می افتد؟ حتی اکنون، اگر من بر روی کتاب شانس داشته باشم، اگرچه داستان را بیشتر و بیشتر می دانم، نمی توانم احساس ناامنی کنم تا آن را بخوانم ... جوهان اسپایری فقط کتاب را نمی نویسد، او نقاشی های بزرگی را در هر نقاشی نقاشی می کند صفحه ... خاطرات\nمن این کتاب را به عنوان یک هدیه از پدرم گذاشتم و هرچند دست دوم، این نسخه وارداتی سختگیرانه بود و در حالت شگفت انگیز (تنوع ناهموار و پاره نشده). من به یاد دارم احساس خجالت می کشم، زیرا قبلا در سریال متحرک که قبلا در تلویزیون حضور داشتم، عاشق شده بودم. به زودی کتاب مورد علاقه من شد. من آن را در همه جا جا گذاشتم ... به میز شام، برای خواب، به مدرسه، و حتی اگر من دو دقیقه از اوقات فراغت داشتم، من این صفحات را بیش از پیش احساس می کردم، احساس می کردم در داخل گرم شده ام. این شادی غیر قابل توضیح بود ... صفحات از نظر سخت، سخت و با کیفیت عالی بودند، اما همانطور که نسخه کاملا قدیمی بود ... آنها از این بوی شگفت انگیز استفاده کردند ... من حدس می زنم همه آن ها کسی که کتاب ها را دوست دارد واقعا می داند که من در مورد آن صحبت می کنم ... این بوی فراوان در کل جهان است ... بوی حجم های قدیمی ... و در داخل صفحات من دنیایی از خودم داشتم ... من خوشحالم که پدر و مادرم هر دو خواننده ی غول پیکر هستند، به طوری که کتاب هایی را به عنوان بهترین دوستانم من بزرگ می کنند ... اما من نیز کتاب هایی مثل این را به من آموختم که با هنر داستان قصه های عاشقانه روبرو شدم!

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب هایدی


 کتاب شجاع باش،چارلی!
 کتاب ناراحت نباش،سام!
 کتاب دعوا نکن،هنری!
 کتاب برگ ها در پاییز
 کتاب سیب ها در پاییز
 کتاب آب و هوا در پاییز