گفتم :آن چیزی که لمباندی اژدهای من بود نه کلاغ.)) جی جور هم با برق سرخ چشم هایش گفت:((بادبادک بود.بادبادک خوشگل وفرفری بود.چرا خوردیش ؟شیمپالو !شیمی ی ی ی...))با ناخن سیاه ،دندانش را خلال کرد و گفت:((اهکی پکی پکی!بادبادک بود؟پس چرا مزه ی کلاغ می داد؟لاغ بی نمک.))
خرید کتاب کلاغ بی نمک نخور شیمپالو
جستجوی کتاب کلاغ بی نمک نخور شیمپالو در گودریدز
معرفی کتاب کلاغ بی نمک نخور شیمپالو از نگاه کاربران
کتاب های مرتبط با - کتاب کلاغ بی نمک نخور شیمپالو
خرید کتاب کلاغ بی نمک نخور شیمپالو
جستجوی کتاب کلاغ بی نمک نخور شیمپالو در گودریدز