گوسفندی که میخواست بزرگ باشد، خیلی بزرگ ماجرای یک گوسفند کوچک است. این گوسفند که برفی نام دارد از وضعیت خود رضایت ندارد. او میخواهد مانند گوسفندان دیگر بزرگ باشد. برفی برای رسیدن به خواستهٔ خودش شروع میکند به خوردن و خوردن.
این کتاب کودک و خردسال از ژوزف تئوبال است. تصویرگری این داستان را هم خود تئوبال بر عهده گرفته. این کتاب ارزشهای خارقالعادهای را با خود همراه دارد. گوسفندی که میخواست بزرگ باشد، خیلی بزرگ به کودکان نشان میدهد چگونه خود را دوست داشته باشند. آنها با خواندن این کتاب میتوانند نقصهای خود را بپذیرند.
خلاصه کتاب گوسفندی که میخواست بزرگ باشد، خیلی بزرگ
گوسفندی کوچک و ناراضی از وضعیت خودش قهرمان این داستان است. برفی دلش نمیخواهد کوچکتر از بقیهٔ گوسفندان باشد. برفی برای آنکه به خواستهٔ خود برسد شروع میکند به خوردن علفها. او همهٔ علفها را میخورد و پس از آن سراغ درختها، جنگل، رودخانه و… میرود. مشکل برفی این است که نمیداند چه زمانی باید متوقف شود. در آخر برفی کل سیاره را میخورد.
این کتاب به کودکان نشان میدهد چگونه میتوانند خود را همانگونه که هستند دوست داشته باشند. همچنین کودکان یاد میگیرند برای رسیدن به خواستههایشان نباید دست به هر کاری بزنند.
از دیگر جنبههای جالب توجه گوسفندی که میخواست بزرگ باشد، خیلی بزرگ تصویرگری زیبا و رنگارنگ است. ژوزف تئوبال تلاش کرده تصویرها به صورتی باشند که کودکان را هیجانزده کنند. این تصویرها باعث رغبت بیشتر مخاطبان کوچک میشود.
درباره ژوزف تئوبال
ژوزف تئوبال عمدتا در یک مزرعه در فرانسه ساکن است. او به نقاط مختلف جهان سفر میکند تا بتواند از مناظر عجیب ایده بگیرد. تئوبال این ایدهها را در تصویرسازی به کار میگیرد. او در کالج هنرهای فالموث تصویرگری خوانده. کتاب گوسفندی که میخواست بزرگ باشد، خیلی بزرگ جایزهٔ بهترین تصویرگری را هم از آن خود کرده است. کتابهای تئوبال هماکنون به زبانهای مختلف جهان ترجمه شدهاند.
جملاتی از کتاب گوسفندی که میخواست بزرگ باشد، خیلی بزرگ
برفی آهی کشید و گفت: «من نمیتوانم تند بدوم. نمیتوانم.
خیلی بالا بپرم. من کوچک هستم. خیلی کوچک.»
پشمی گفت: «من تو را همین طور که هستی، دوست دارم.»
خرید کتاب گوسفندی که می خواست بزرگ باشد خیلی بزرگ
جستجوی کتاب گوسفندی که می خواست بزرگ باشد خیلی بزرگ در گودریدز
معرفی کتاب گوسفندی که می خواست بزرگ باشد خیلی بزرگ از نگاه کاربران
کتاب های مرتبط با - کتاب گوسفندی که می خواست بزرگ باشد خیلی بزرگ
این کتاب کودک و خردسال از ژوزف تئوبال است. تصویرگری این داستان را هم خود تئوبال بر عهده گرفته. این کتاب ارزشهای خارقالعادهای را با خود همراه دارد. گوسفندی که میخواست بزرگ باشد، خیلی بزرگ به کودکان نشان میدهد چگونه خود را دوست داشته باشند. آنها با خواندن این کتاب میتوانند نقصهای خود را بپذیرند.
خلاصه کتاب گوسفندی که میخواست بزرگ باشد، خیلی بزرگ
گوسفندی کوچک و ناراضی از وضعیت خودش قهرمان این داستان است. برفی دلش نمیخواهد کوچکتر از بقیهٔ گوسفندان باشد. برفی برای آنکه به خواستهٔ خود برسد شروع میکند به خوردن علفها. او همهٔ علفها را میخورد و پس از آن سراغ درختها، جنگل، رودخانه و… میرود. مشکل برفی این است که نمیداند چه زمانی باید متوقف شود. در آخر برفی کل سیاره را میخورد.
این کتاب به کودکان نشان میدهد چگونه میتوانند خود را همانگونه که هستند دوست داشته باشند. همچنین کودکان یاد میگیرند برای رسیدن به خواستههایشان نباید دست به هر کاری بزنند.
از دیگر جنبههای جالب توجه گوسفندی که میخواست بزرگ باشد، خیلی بزرگ تصویرگری زیبا و رنگارنگ است. ژوزف تئوبال تلاش کرده تصویرها به صورتی باشند که کودکان را هیجانزده کنند. این تصویرها باعث رغبت بیشتر مخاطبان کوچک میشود.
درباره ژوزف تئوبال
ژوزف تئوبال عمدتا در یک مزرعه در فرانسه ساکن است. او به نقاط مختلف جهان سفر میکند تا بتواند از مناظر عجیب ایده بگیرد. تئوبال این ایدهها را در تصویرسازی به کار میگیرد. او در کالج هنرهای فالموث تصویرگری خوانده. کتاب گوسفندی که میخواست بزرگ باشد، خیلی بزرگ جایزهٔ بهترین تصویرگری را هم از آن خود کرده است. کتابهای تئوبال هماکنون به زبانهای مختلف جهان ترجمه شدهاند.
جملاتی از کتاب گوسفندی که میخواست بزرگ باشد، خیلی بزرگ
برفی آهی کشید و گفت: «من نمیتوانم تند بدوم. نمیتوانم.
خیلی بالا بپرم. من کوچک هستم. خیلی کوچک.»
پشمی گفت: «من تو را همین طور که هستی، دوست دارم.»
خرید کتاب گوسفندی که می خواست بزرگ باشد خیلی بزرگ
جستجوی کتاب گوسفندی که می خواست بزرگ باشد خیلی بزرگ در گودریدز