نی‌آ، یک دختر 11 ساله است که در روستایی کوچک در سودان جنوبی با خانواده‌اش زندگی می‌کند. نی‌آ در هفت ماه از سال باید هر روز مسیری طولانی را پیاده طی کند تا به برکه‌ای در نزدیکی روستایشان برسد و برای خانواده‌اش آب بیاورد. در فصل‌های خشک، نی‌آ و خانواده‌اش به اردوگاهی در کنار یک دریاچه می‌روند و نی‌آ آنجا باید کف دریاچه را با دستانش بکَند تا مقدار کمی آب گل‌آلود به دست بیاورد.
سلوا، پسری 11 ساله، در مدرسه است که صدای شلیک و انفجار می‌شنود. معلمش به سلوا و دوستانش می‌گوید که فرار کنند و به روستایشان برنگردند چون برایشان خطرناک خواهد بود. سلوا از خانه و خانواده‌اش می‌گریزد و خیلی زود به گروهی از مردان که آنها هم دارند از جنگ فرار می‌کنند می پیوندد، اما سلوا یک روز بیدار می‌شود و می‌بیند که آنها او را تنها گذاشته و رفته‌اند..
خرید کتاب یک پیاده روی طولانی تا آب
جستجوی کتاب یک پیاده روی طولانی تا آب در گودریدز
معرفی کتاب یک پیاده روی طولانی تا آب از نگاه کاربران
** هشدار اسپویلر ** پیاده روی طولانی به آب داستان درباره 2 شخصیت نایا و سلوا است. نی باید چند ساعت در روز راه برود تا آب را در گرمای شعله ور بر روی سطح گرم و خشن بدون کفش نگه دارد. من نمیتوانم تصور کنم که چه اتفاقی میافتد، نمیتوانم 30 دقیقه گرمای شدید را کنترل کنم و میتوانم در ساعتها کار کنم. این باعث می شود که من دوبار فكر كنم كه از دست دادن آبي كه من داشتم یا فقط شیر آب را انجام می دادم، وقتی كه دندان هایم را تمیز كردم. من باعث شدم که در مورد آب و غذا که قبلا هدر داده ام احساس بدی کنم. آنها باید هر روز یکبار کار کنند تا زنده بمانند، وقتی که تمام این منابع را در داخل آشپزخانه من به راحتی می توانستم دسترسی پیدا کنم. من فکر می کنم که داستان Salvas واقعا برای من تکان دهنده بود. او مجبور بود از جنگ فرار کند، از گرما، تمساح، شیرها، کمبود آب و مواد غذایی، زنده ماند. او تقریبا منفجر شد و دوران کودکی اش ویران شد و همیشه تحت تأثیر قرار گرفت. اما اگر درجه پایین تري را در تخصيص من داشته باشم، وقتي به خانه بروم، با اساتيد و والدين خود مواجه خواهم شد و من به شدت به من فشار مي آورد. من هم مي توانم با Salva ارتباط داشته باشم زيرا بسياري از دوستدارانش آنها گم شده و یا کشته شدند هنگامی که سگ من درگذشت، من ویران شدم. من نمیتوانستم چند هفته به مدرسه بروم. اما هنگامی که روستای Salvas از دست رفته بود و خانواده اش یا کشته شده بود یا در جایی دیگر، اما او مجبور بود در راه رفتن ادامه یابد و یا اگر او فوت کرد. من حتی نمی توانستم حرکت کنم و یا خانه را ترک کنم وقتی که سگ من فوت کرد، من نمی توانم خودم را در کفش هایم تصور کنم. واقعا، واقعا این کتاب را دوست داشتم، چون گاهی اوقات با قلبم تند و تیز شده بود و با قلبم جلب شد، اما در نهایت خوشحال شدم ساخته شده من احساس خوبی دارم من به شدت این کتاب را توصیه می کنم.
مشاهده لینک اصلی
من یک پیاده روی طولانی به آب خوانده ام: بر اساس یک داستان واقعی نوشته شده توسط لیندا سو پارک. من فکر می کنم موضوع اصلی این کتاب این است که زمانی که شما مصمم هستید می توانید چیزهای بزرگ را بدست آورید. در این رمان دو داستان از افرادی که هر دو زندگی سخت دارند و هنوز هم می توانند در امید و استقامت زندگی کنند، نشان می دهد. این موضوع در دنیای مدرن ما مرتبط است، زیرا اگر واقعا میخواهید کاری را انجام دهید، تقریبا همیشه میتوانید آن را انجام دهید. این کتاب بسیاری از مردم را الهام بخش نشان می دهد حتی زمانی که این شخصیت ها دچار سختی زندگی می کنند، هنوز می توانند پایان خوبی داشته باشند؛ چرا که آنها مصمم هستند که به اهداف خود برسند. ژانر این کتاب داستان واقع گرایانه است و در دهه 2000 در بخش شرقی آفریقا اتفاق می افتد. این کتاب دارای دو دیدگاه در داستان است که از دیدگاه نایا و سلوا می باشد. نیا کارش برای جمع آوری آب برای خانواده اش است. خانواده اش با بسیاری از مشکلات در سراسر داستان مانند خواهرش بیمار است و همچنین مبارزه برای پیدا کردن آب. یک بازدید کننده شگفت انگیز یک روز به روستایش می آید و به مردمش به ارمغان می آورد. در حالی که این در حال رفتن به روستای Salvaâ € ™ ثانیه تحت حمله در آغاز داستان بود. او به جنگل میرود و بعد از چند هفته یک گروه با افراد قبیله اش می یابد. سپس به یک اردوگاه پناهندگی سفر می کند که شامل مسافرت از طریق زمین لرزه و همچنین از دست دادن تنها دو نفر است که او می داند. پس از گذشت چند سال، او به امید پیدا کردن خانواده اش، از او جدا شد. در آن اردوگاه مجبور به ترک یک رودخانه آلوده به تمساح است. Salva به سختی از آن رودخانه عبور می کند، اما زمانی که او رهبری گروهی از پسران را که به نزدیکترین اردوگاه پناهندگان پیوست. در این اردوگاه یک فرصت برای رفتن به امریکا می آید. Salva به عنوان یکی از افراد خوش شانسی انتخاب شده است که در آنجا با یک خانواده زندگی می کنند. Salva هنوز هم می خواهد پس از چند سال، به کشور جنگ زده اش بازگردد و نه تنها برای دیدن یک عضو خانواده احتمالا زنده، بلکه برای کمک به کشور خود در این زمان غم انگیز. در نهایت، دو داستان برخورد می کنند و Salva می تواند برخی از خانواده هایش را ببیند که زنده می مانند و همچنین در حالی که در آنجا زندگی می کنند، به نیا و روستای او کمک می کند. نویسنده در مورد این قسمت از آفریقا بسیار آگاه بود و قادر به توضیح جزئیات حیات وحش و آب و هوا بود. همچنین او کار خوبی را انجام داد و شما احساس کردید که از طریق توصیف های خود از صداها و وجود آن بسیار دقیق بود، مثلا زمانی که نای در حال عبور از گل است و قدم زدن در راهش برای رسیدن به آب است. نایا و سلوا که شخصیت های اصلی این کتاب هستند قابل اعتماد هستند زیرا آنها تجربه و مبارزه با هر شخص دیگری را تجربه می کنند. من فکر می کنم نویسنده کار خوبی در توصیف شخصیت های او انجام داد و وقتی کتاب را خواندم توانستم کاراکترهایش را در سرتاسر من بنویسم. یکی از چیزهایی که من دوست داشتم - پیاده روی طولانی به آب: بر اساس داستان واقعی این است که انتهای همیشه بسیار قوی و پرشور بود، بنابراین شما را در یک مکان شاد ترک کرد اما شما خواسته بودید بیشتر بخوانید. یک مثال در صفحه 110 است، \"گام در یک زمان\". یک مشکل در یک زمان - فقط این یک مشکل را پیدا کنید. روزی روزگاری، حل یک مشکل در یک زمان، Salva حرکت به سمت هدف خود بود. \"یکی دیگر از چیزهایی که من در مورد این کتاب دوست داشتم این است که چگونه جزئیات زیادی را استفاده کرد و همچنین برای سنجش حوادث و حوزه اطراف آنها از حواس مختلف استفاده کرد. یک نمونه از این در صفحه 19 وجود دارد: «همانطور که نور شدیدتر شد، سر و صدای شب شروع شد، صدای حشرات، آرامش برگ های خشک و صداهای دیگر». در این جمله شنوایی به ما می گوید که مردم فقط چشم های ما را می آورند. چیزی که من به طور خاص در مورد â € ~ پیاده روی طولانی به آب: به طور واقعی داستان چگونه است که دو داستان در دو زمان مختلف اتفاق می افتد. داستان Salva's حدود 20 سال قبل از اینکه Nyaâ € ™ ثانیه انجام شده بود، بنابراین من فکر کردم که آن را ساخته است Salva باید در توصیف داستان خود را کوتاه تر، زیرا او مجبور به پوشش بسیار. داستان نایا تنها یک سال طول کشید تا چنین اتفاقی نیفتاد، جایی که فکر کردم ممکن است کمی بیشتر از عمر او نشان داده شود. نمونه ای که پیدا کردم این بود که در اکثر فصل ها تنها یک صفحه داستان نایا را پوشش می داد که در آن پنج صفحه درباره Salva وجود داشت زیرا او برای اشتراک گذاری بسیار زیادی داشت. من واقعا این نویسندگان نویسندگان را دوست داشتم به طور کلی به این دلیل که جزئیات و پرشور بود. من این کتاب را توصیه می کنم؛ زیرا این شامل نوشتن بسیار دقیقی در مورد مکان هایی است که اکثر مردم هرگز آن را ندیده اند و همچنین کار بسیار خوبی برای حمل و نقل شما به داستان. من فکر می کنم افرادی که علاقه مند به زندگی در اطراف آنها هستند و همچنین دوست ماجراجویی هستند باید این کتاب را بخوانند. من این را می گویم؛ زیرا ما نشان می دهد که کشورهای دیگر ممکن است در حال حاضر درست باشد، اما هنوز هم یک تورنومنت صفحه ای است که لحظات بسیار هیجان آور دارد.
مشاهده لینک اصلی
من این کتاب را دوست داشتم من به آن عاطفی متصل شدم، صحنه هایی وجود داشت که حتی باعث گریه من شد. پیام در این کتاب بسیار قدرتمند است، تا هرگز از دست ندهید. این کتاب واقعا به من نشان داد که چگونه بدون امید، ما به راحتی می توانیم از بین برود. امید تنها چیزی است که همه را در طول این زمان نگه داشته است تا سفر خود را ادامه دهد. برای رسیدن به این هدف، زندگی خود را به طور کامل زندگی کنید، و برای رسیدن به هدف از طریق جنگ با هم.
مشاهده لینک اصلی
آیا شما به کتابهایی هستید که می توانید خود را از دست بدهید؟ اگر پاسخ دادید بله، یک پیاده روی طولانی به آب کتاب خوبی برای شماست، این یک کتاب بسیار احساسی است که بر اساس یک داستان واقعی است. این کتاب یک داستان تاریخی است که توسط Linda Sue Parks نوشته شده است *** *** Spoil Alert *** این کتاب در مورد زندگی دو نفر است که هر دو 11 ساله هستند. داستان در سال های 2008 و 1984 اتفاق می افتد و در جنوب سودان این اولین شخصیت ما بود که به دلیل جنگی که Salva از خانواده اش جدا شده بود، شروع به کار کرد. و روستای او. هنگامی که جنگ فقط شروع Salvas بود در مدرسه زمانی که او مجبور به ترک روستای خود را به دلیل آن بود امن نیست. بنابراین Salva مجبور شد با گروهی راه بیفتد تا ایمنی پیدا کند، به این گروه او را ترک کرده بود، چون او جوان بود و این گروه اعتقاد داشت که او آن را کند می کند. مناقشه در داستان شخصی نسبت به جامعه است؛ زیرا معتقدم که وقتی گروه او را ترک کرده است، او با جامعه مبارزه می کند و همچنین به دلیل جنگی که جامعه ای را که از خانواده اش جدا شده است، در نظر گرفته است. امروزه با زندگی نای بسیار متفاوت است اما هنوز هم یک زندگی سخت به اندازه کافی است. داستان نوا شروع به صحبت کردن با ما می گوید که او باید برود و جمع آوری آب است که یک پیاده روی 4 ساعته برای خانواده اش است. بعدا در نی بایستی با مشکل خودش روبرو شود و نه اینکه او چهار ساعت بگذرد، اما خواهر او بیمار می شود و علت این آب بود، همان آب نیا را به خانه می آورد. سپس در داستان داستان ترکیب Salva به پایان می رسد کمک به نیا و قبیله اش ..... من فکر می کنم که نویسنده این داستان را به راه های جداگانه نوشته شده است به دلیل (به نظر من) این است که او می خواست برای نشان دادن جدا زندگی می کنند و مشکلات خود و چگونه آنها داستان در پایان، به پایان می رسد آمدن با هم و کمک به شخصیت های اصلی در راه بسیار بزرگ است که واقعا اثرات داستان. من فقط می خواهم که در داستان آن را اضافه خواهد کرد کمی بیشتر به آن باعث شد که آن را بسیار جالب بود که من نمی خواهم آن را به پایان این کار را انجام داد.هنگامی که سلوا در روستای نیا به پایان رسید، شگفت زده شد، احساس می کردم که یک چرخش واقعا بزرگ است، احساس می کنم نویسنده واقعا کتاب خوبی را که واقعا به من تعجب آورده بود، نوشت. بخشی که من در مورد این کتاب دوست نداشتم من احساس کردم که داستان سیلوا خیلی ناراحت بود چرا که مشکل اصلی او جنگ و لوس بود ng خانواده اش بهترین دوستش را می خورد توسط یک شیر و عموی او می شود shot.Now من می گویم داستان نیا بود نه غم انگیز است، اما این داستان فقط به من با احساس بسیار مخلوط کردم.من این کتاب 3 امتیاز، زیرا من دوست داشتم چگونه آن را من واقعا تصور می کردم که شاید نویسنده بتواند اطلاعات کمی را در اختیار من قرار دهد و من واقعا از داستان لذت بردم که بسیار ناراحت کننده است و سپس چیزی خوب و خوب انجام می شود و سپس برخی چیزهای غم انگیز دوباره اتفاق می افتد اما بعد دیگر من واقعا از کتاب شخصیت لذت می برد و عمدتا این پیچ و تاب بزرگ. من این کتاب را به هر کسی که کتاب های غم انگیز را دوست دارد و دوست دارم یک پیچ و تاب خوب برای آن توصیه می کنم.
مشاهده لینک اصلی
من از یک مدرسه قبلی کار می کردم که از پسران سودانی خواسته بودم، پس از فارغ التحصیلی، قصد داشتم به سوی سودان بروم. او گفت، من نمی دانم شما قبیله ای زیادی در آمریکا داشته اید و با هم متحد هستید. شما رهبر را نمی کشید ... حتی اگر شما مخالفید. @ او یکی از چهار پسر @ @ بود که مدرسه حمایت کرد و این داستان مرد جوان یکی از انعطاف پذیری و شجاعت بود. او در حین راه رفتن در بیابان به چشم یک عفونت دست زد و بمب گذاری خانه های خانوادگی خود را مشاهده کرد - با آنها در داخل - او یک یتیم را ترک کرد. داستان او از داستان \"Salva Dut Arrik\"، داستان واقعی یك مرد جوان است كه در مواجهه با وحشت های جنگ داخلی سودان و عدم اطمینان مهاجرت به كشور دیگری، از آن استقبال می كند. سالوا دات ایریک در سال 1989 هنگامی كه سربازان تیراندازی های خود را انجام دادند، در مدرسه بودند. او قبل از اینکه یک بمب از مدرسه ای که چند دقیقه قبل اشغال کرده بود، به بوش افتاد. گروهی از مردم با اکراه اجازه دادند که با آنها سفر کنند، اما بعد از یک شب Salva برای پیدا کردن این گروه از خواب بیدار شد و نیازی به یازده ساله جوان نبود. او خود را در معرض خطر قرار داده است، با یک گروه دیگر در کنار همسرش ملاقات کرد. مریل، پسر خود سن، در گروه بود، و دو دوست به عنوان آنها به اردوگاه پناهندگی سفر کرد. پس از تراژدی ها و خشونت، سالووا یک خانه جدید در ایالات متحده پیدا کرد. داستان های نایا با Salvas جایگزین می شود، زیرا او درمورد مشکلات روزانه یافتن آب در سال 2008 توضیح می دهد. او تمام روز در حال گذراندن آب به عقب و جلو است. آب آلوده باعث شد بسیاری از افراد مبتلا به دیابت، و نمی توانستند به مدرسه بروند و یا خانواده اش از تشنگی می میرند. وقتی Salva و داستان او ارتباط برقرار شد، من قدردانی عمیق تر برای آب و فرصتی برای آزادانه در مدرسه را یاد گرفتم.برای کلاس 5 و بالاتر، نویسنده این داستان را بیش از حد ترسناک یا گرافیکی نمی کند، بلکه تمرکز خود را بر این که چگونه Salva هر روز با شجاعت باقی می ماند . مرگ و میر و تیراندازی وجود دارد، اما تنها عکس های Salva شنیده می شود و یا او خون را بر روی زمین می بیند. فقط یک قسمت پسر را توصیف می کند (نه یک Salva می دانست) که در طول یک گذرگاه رودخانه ای کورکورانه با سربازان تیراندازی شده در پناهندگان درگیر گردن بود. نوشتن ساده و ساده کمک می کند تا احساسات خوانندگان جوان را تحمل نکنید. این یک داستان فوق العاده از امید است. Leveling Level 5.0
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب یک پیاده روی طولانی تا آب
سلوا، پسری 11 ساله، در مدرسه است که صدای شلیک و انفجار می‌شنود. معلمش به سلوا و دوستانش می‌گوید که فرار کنند و به روستایشان برنگردند چون برایشان خطرناک خواهد بود. سلوا از خانه و خانواده‌اش می‌گریزد و خیلی زود به گروهی از مردان که آنها هم دارند از جنگ فرار می‌کنند می پیوندد، اما سلوا یک روز بیدار می‌شود و می‌بیند که آنها او را تنها گذاشته و رفته‌اند..
خرید کتاب یک پیاده روی طولانی تا آب
جستجوی کتاب یک پیاده روی طولانی تا آب در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
من یک پیاده روی طولانی به آب خوانده ام: بر اساس یک داستان واقعی نوشته شده توسط لیندا سو پارک. من فکر می کنم موضوع اصلی این کتاب این است که زمانی که شما مصمم هستید می توانید چیزهای بزرگ را بدست آورید. در این رمان دو داستان از افرادی که هر دو زندگی سخت دارند و هنوز هم می توانند در امید و استقامت زندگی کنند، نشان می دهد. این موضوع در دنیای مدرن ما مرتبط است، زیرا اگر واقعا میخواهید کاری را انجام دهید، تقریبا همیشه میتوانید آن را انجام دهید. این کتاب بسیاری از مردم را الهام بخش نشان می دهد حتی زمانی که این شخصیت ها دچار سختی زندگی می کنند، هنوز می توانند پایان خوبی داشته باشند؛ چرا که آنها مصمم هستند که به اهداف خود برسند. ژانر این کتاب داستان واقع گرایانه است و در دهه 2000 در بخش شرقی آفریقا اتفاق می افتد. این کتاب دارای دو دیدگاه در داستان است که از دیدگاه نایا و سلوا می باشد. نیا کارش برای جمع آوری آب برای خانواده اش است. خانواده اش با بسیاری از مشکلات در سراسر داستان مانند خواهرش بیمار است و همچنین مبارزه برای پیدا کردن آب. یک بازدید کننده شگفت انگیز یک روز به روستایش می آید و به مردمش به ارمغان می آورد. در حالی که این در حال رفتن به روستای Salvaâ € ™ ثانیه تحت حمله در آغاز داستان بود. او به جنگل میرود و بعد از چند هفته یک گروه با افراد قبیله اش می یابد. سپس به یک اردوگاه پناهندگی سفر می کند که شامل مسافرت از طریق زمین لرزه و همچنین از دست دادن تنها دو نفر است که او می داند. پس از گذشت چند سال، او به امید پیدا کردن خانواده اش، از او جدا شد. در آن اردوگاه مجبور به ترک یک رودخانه آلوده به تمساح است. Salva به سختی از آن رودخانه عبور می کند، اما زمانی که او رهبری گروهی از پسران را که به نزدیکترین اردوگاه پناهندگان پیوست. در این اردوگاه یک فرصت برای رفتن به امریکا می آید. Salva به عنوان یکی از افراد خوش شانسی انتخاب شده است که در آنجا با یک خانواده زندگی می کنند. Salva هنوز هم می خواهد پس از چند سال، به کشور جنگ زده اش بازگردد و نه تنها برای دیدن یک عضو خانواده احتمالا زنده، بلکه برای کمک به کشور خود در این زمان غم انگیز. در نهایت، دو داستان برخورد می کنند و Salva می تواند برخی از خانواده هایش را ببیند که زنده می مانند و همچنین در حالی که در آنجا زندگی می کنند، به نیا و روستای او کمک می کند. نویسنده در مورد این قسمت از آفریقا بسیار آگاه بود و قادر به توضیح جزئیات حیات وحش و آب و هوا بود. همچنین او کار خوبی را انجام داد و شما احساس کردید که از طریق توصیف های خود از صداها و وجود آن بسیار دقیق بود، مثلا زمانی که نای در حال عبور از گل است و قدم زدن در راهش برای رسیدن به آب است. نایا و سلوا که شخصیت های اصلی این کتاب هستند قابل اعتماد هستند زیرا آنها تجربه و مبارزه با هر شخص دیگری را تجربه می کنند. من فکر می کنم نویسنده کار خوبی در توصیف شخصیت های او انجام داد و وقتی کتاب را خواندم توانستم کاراکترهایش را در سرتاسر من بنویسم. یکی از چیزهایی که من دوست داشتم - پیاده روی طولانی به آب: بر اساس داستان واقعی این است که انتهای همیشه بسیار قوی و پرشور بود، بنابراین شما را در یک مکان شاد ترک کرد اما شما خواسته بودید بیشتر بخوانید. یک مثال در صفحه 110 است، \"گام در یک زمان\". یک مشکل در یک زمان - فقط این یک مشکل را پیدا کنید. روزی روزگاری، حل یک مشکل در یک زمان، Salva حرکت به سمت هدف خود بود. \"یکی دیگر از چیزهایی که من در مورد این کتاب دوست داشتم این است که چگونه جزئیات زیادی را استفاده کرد و همچنین برای سنجش حوادث و حوزه اطراف آنها از حواس مختلف استفاده کرد. یک نمونه از این در صفحه 19 وجود دارد: «همانطور که نور شدیدتر شد، سر و صدای شب شروع شد، صدای حشرات، آرامش برگ های خشک و صداهای دیگر». در این جمله شنوایی به ما می گوید که مردم فقط چشم های ما را می آورند. چیزی که من به طور خاص در مورد â € ~ پیاده روی طولانی به آب: به طور واقعی داستان چگونه است که دو داستان در دو زمان مختلف اتفاق می افتد. داستان Salva's حدود 20 سال قبل از اینکه Nyaâ € ™ ثانیه انجام شده بود، بنابراین من فکر کردم که آن را ساخته است Salva باید در توصیف داستان خود را کوتاه تر، زیرا او مجبور به پوشش بسیار. داستان نایا تنها یک سال طول کشید تا چنین اتفاقی نیفتاد، جایی که فکر کردم ممکن است کمی بیشتر از عمر او نشان داده شود. نمونه ای که پیدا کردم این بود که در اکثر فصل ها تنها یک صفحه داستان نایا را پوشش می داد که در آن پنج صفحه درباره Salva وجود داشت زیرا او برای اشتراک گذاری بسیار زیادی داشت. من واقعا این نویسندگان نویسندگان را دوست داشتم به طور کلی به این دلیل که جزئیات و پرشور بود. من این کتاب را توصیه می کنم؛ زیرا این شامل نوشتن بسیار دقیقی در مورد مکان هایی است که اکثر مردم هرگز آن را ندیده اند و همچنین کار بسیار خوبی برای حمل و نقل شما به داستان. من فکر می کنم افرادی که علاقه مند به زندگی در اطراف آنها هستند و همچنین دوست ماجراجویی هستند باید این کتاب را بخوانند. من این را می گویم؛ زیرا ما نشان می دهد که کشورهای دیگر ممکن است در حال حاضر درست باشد، اما هنوز هم یک تورنومنت صفحه ای است که لحظات بسیار هیجان آور دارد.
مشاهده لینک اصلی
من این کتاب را دوست داشتم من به آن عاطفی متصل شدم، صحنه هایی وجود داشت که حتی باعث گریه من شد. پیام در این کتاب بسیار قدرتمند است، تا هرگز از دست ندهید. این کتاب واقعا به من نشان داد که چگونه بدون امید، ما به راحتی می توانیم از بین برود. امید تنها چیزی است که همه را در طول این زمان نگه داشته است تا سفر خود را ادامه دهد. برای رسیدن به این هدف، زندگی خود را به طور کامل زندگی کنید، و برای رسیدن به هدف از طریق جنگ با هم.
مشاهده لینک اصلی
آیا شما به کتابهایی هستید که می توانید خود را از دست بدهید؟ اگر پاسخ دادید بله، یک پیاده روی طولانی به آب کتاب خوبی برای شماست، این یک کتاب بسیار احساسی است که بر اساس یک داستان واقعی است. این کتاب یک داستان تاریخی است که توسط Linda Sue Parks نوشته شده است *** *** Spoil Alert *** این کتاب در مورد زندگی دو نفر است که هر دو 11 ساله هستند. داستان در سال های 2008 و 1984 اتفاق می افتد و در جنوب سودان این اولین شخصیت ما بود که به دلیل جنگی که Salva از خانواده اش جدا شده بود، شروع به کار کرد. و روستای او. هنگامی که جنگ فقط شروع Salvas بود در مدرسه زمانی که او مجبور به ترک روستای خود را به دلیل آن بود امن نیست. بنابراین Salva مجبور شد با گروهی راه بیفتد تا ایمنی پیدا کند، به این گروه او را ترک کرده بود، چون او جوان بود و این گروه اعتقاد داشت که او آن را کند می کند. مناقشه در داستان شخصی نسبت به جامعه است؛ زیرا معتقدم که وقتی گروه او را ترک کرده است، او با جامعه مبارزه می کند و همچنین به دلیل جنگی که جامعه ای را که از خانواده اش جدا شده است، در نظر گرفته است. امروزه با زندگی نای بسیار متفاوت است اما هنوز هم یک زندگی سخت به اندازه کافی است. داستان نوا شروع به صحبت کردن با ما می گوید که او باید برود و جمع آوری آب است که یک پیاده روی 4 ساعته برای خانواده اش است. بعدا در نی بایستی با مشکل خودش روبرو شود و نه اینکه او چهار ساعت بگذرد، اما خواهر او بیمار می شود و علت این آب بود، همان آب نیا را به خانه می آورد. سپس در داستان داستان ترکیب Salva به پایان می رسد کمک به نیا و قبیله اش ..... من فکر می کنم که نویسنده این داستان را به راه های جداگانه نوشته شده است به دلیل (به نظر من) این است که او می خواست برای نشان دادن جدا زندگی می کنند و مشکلات خود و چگونه آنها داستان در پایان، به پایان می رسد آمدن با هم و کمک به شخصیت های اصلی در راه بسیار بزرگ است که واقعا اثرات داستان. من فقط می خواهم که در داستان آن را اضافه خواهد کرد کمی بیشتر به آن باعث شد که آن را بسیار جالب بود که من نمی خواهم آن را به پایان این کار را انجام داد.هنگامی که سلوا در روستای نیا به پایان رسید، شگفت زده شد، احساس می کردم که یک چرخش واقعا بزرگ است، احساس می کنم نویسنده واقعا کتاب خوبی را که واقعا به من تعجب آورده بود، نوشت. بخشی که من در مورد این کتاب دوست نداشتم من احساس کردم که داستان سیلوا خیلی ناراحت بود چرا که مشکل اصلی او جنگ و لوس بود ng خانواده اش بهترین دوستش را می خورد توسط یک شیر و عموی او می شود shot.Now من می گویم داستان نیا بود نه غم انگیز است، اما این داستان فقط به من با احساس بسیار مخلوط کردم.من این کتاب 3 امتیاز، زیرا من دوست داشتم چگونه آن را من واقعا تصور می کردم که شاید نویسنده بتواند اطلاعات کمی را در اختیار من قرار دهد و من واقعا از داستان لذت بردم که بسیار ناراحت کننده است و سپس چیزی خوب و خوب انجام می شود و سپس برخی چیزهای غم انگیز دوباره اتفاق می افتد اما بعد دیگر من واقعا از کتاب شخصیت لذت می برد و عمدتا این پیچ و تاب بزرگ. من این کتاب را به هر کسی که کتاب های غم انگیز را دوست دارد و دوست دارم یک پیچ و تاب خوب برای آن توصیه می کنم.
مشاهده لینک اصلی
من از یک مدرسه قبلی کار می کردم که از پسران سودانی خواسته بودم، پس از فارغ التحصیلی، قصد داشتم به سوی سودان بروم. او گفت، من نمی دانم شما قبیله ای زیادی در آمریکا داشته اید و با هم متحد هستید. شما رهبر را نمی کشید ... حتی اگر شما مخالفید. @ او یکی از چهار پسر @ @ بود که مدرسه حمایت کرد و این داستان مرد جوان یکی از انعطاف پذیری و شجاعت بود. او در حین راه رفتن در بیابان به چشم یک عفونت دست زد و بمب گذاری خانه های خانوادگی خود را مشاهده کرد - با آنها در داخل - او یک یتیم را ترک کرد. داستان او از داستان \"Salva Dut Arrik\"، داستان واقعی یك مرد جوان است كه در مواجهه با وحشت های جنگ داخلی سودان و عدم اطمینان مهاجرت به كشور دیگری، از آن استقبال می كند. سالوا دات ایریک در سال 1989 هنگامی كه سربازان تیراندازی های خود را انجام دادند، در مدرسه بودند. او قبل از اینکه یک بمب از مدرسه ای که چند دقیقه قبل اشغال کرده بود، به بوش افتاد. گروهی از مردم با اکراه اجازه دادند که با آنها سفر کنند، اما بعد از یک شب Salva برای پیدا کردن این گروه از خواب بیدار شد و نیازی به یازده ساله جوان نبود. او خود را در معرض خطر قرار داده است، با یک گروه دیگر در کنار همسرش ملاقات کرد. مریل، پسر خود سن، در گروه بود، و دو دوست به عنوان آنها به اردوگاه پناهندگی سفر کرد. پس از تراژدی ها و خشونت، سالووا یک خانه جدید در ایالات متحده پیدا کرد. داستان های نایا با Salvas جایگزین می شود، زیرا او درمورد مشکلات روزانه یافتن آب در سال 2008 توضیح می دهد. او تمام روز در حال گذراندن آب به عقب و جلو است. آب آلوده باعث شد بسیاری از افراد مبتلا به دیابت، و نمی توانستند به مدرسه بروند و یا خانواده اش از تشنگی می میرند. وقتی Salva و داستان او ارتباط برقرار شد، من قدردانی عمیق تر برای آب و فرصتی برای آزادانه در مدرسه را یاد گرفتم.برای کلاس 5 و بالاتر، نویسنده این داستان را بیش از حد ترسناک یا گرافیکی نمی کند، بلکه تمرکز خود را بر این که چگونه Salva هر روز با شجاعت باقی می ماند . مرگ و میر و تیراندازی وجود دارد، اما تنها عکس های Salva شنیده می شود و یا او خون را بر روی زمین می بیند. فقط یک قسمت پسر را توصیف می کند (نه یک Salva می دانست) که در طول یک گذرگاه رودخانه ای کورکورانه با سربازان تیراندازی شده در پناهندگان درگیر گردن بود. نوشتن ساده و ساده کمک می کند تا احساسات خوانندگان جوان را تحمل نکنید. این یک داستان فوق العاده از امید است. Leveling Level 5.0
مشاهده لینک اصلی